تا کنون بیش از ۲۰۰ مورد تحریم اقتصادی در صدسال گذشته در جهان رخ دادهاست که تحریم کنندهها، تحریم شوندهها، و علل و نوع تحریمها متعدد بودهاست. کشورهایی نظیر ژاپن، با تولید کالاهای با کیفیت، بازارهای سایر کشورها را به خود وابسته نمودهاند بطوریکه اگر کشوری بخواهد ژاپن را تحریم کند، خود آن کشور بیشتر متضرر میشود.
سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، شتاب بخشیدن به پیشرفت کشور و حرکت در مسیر تحقق آرمانهای بلند الهی- انسانی ما است.
با اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، شاخص هایی همچون رشد اقتصادی، تولید ملی، عدالت اجتماعی، اشتغال، تورم و رفاه عمومی بهبود خواهد یافت و رونق اقتصادی بوجود خواهد آمد.
تأمین امنیت اقلام راهبردی و اساسی بویژه غذا و دارو و خودکفایی در این اقلام ، اصلاح الگوی مصرف ، فسادستیزی ، شفاف سازی ، دانش محوری و همچنین کاهش وابستگی به درآمد فروش نفت از ویژگیهای اصلی این سیاستها است.
مسئولان باید در درجه اول در حوزه مأموریتی خود، از اسراف و ریخت و پاش بطور جدی پرهیز و در درجه بعد، این موضوع را در زندگی های شخصی خود رعایت کنند. پایبندی مسئولان به پرهیز از ریخت و پاش، موجب تسری این روحیه به جامعه خواهد شد، و منظور از اصلاح الگوی مصرف، سخت گیری و زندگی ریاضتی نیست بلکه هدف، مصرف براساس الگویی عاقلانه، مدبرانه، صحیح و اسلامی است.
فسادستیزی لازمه فعالیت سالم و پرتحرک اقتصادی و لازمه امنیت اقتصادی با برخورد با مفسدان اقتصادی و افرادی است که قانون را دور می زنند.
شفاف سازی شرط اصلی مقابله با فساد اقتصادی است زیرا در چنین فضای سالمی، فعال اقتصادی احساس امنیت خواهد کرد ضمن اینکه در چنین شرایطی، کسب ثروت با ابتکار و پشتکار، مباح و مورد تأیید است.
دانش محوری بدین معنی که امروز شرایط کشور از لحاظ پیشرفتهای علمی به گونه ای است که می توانیم رسیدن به اقتصاد دانش بنیان را با بلندپروازی، جزو اهداف خود قرار دهیم. اقتصاد دانش بنیان از مهمترین زیرساخت های اقتصادی هر کشور است و اگر این موضوع مورد توجه جدی قرار گیرد، قطعاً چرخه علم تا ثروت تکمیل خواهد شد.
ولی کار بزرگی که باید در زمینهی حماسهی اقتصادی انجام بگیرد، همچنان در پیش روی ما است و ما مردم موظّفیم که این حماسه را به وجود بیاوریم.
براساس معارف اسلامی و دینی و همچنین براساس تجربیات ۳۵ ساله اخیر، در هر عرصه ای که مردم وارد میدان شوند، عنایت و پشتیبانی الهی نیز همراه می شود و کارها به پیش خواهد رفت.
بیش از ۳۱ درصد جوان داریم؛ جمعیت کشور از اول انقلاب تا حالا بیش از 2 برابر شده، جمعیت دانشجو ۲۵ برابر شده. 10 میلیون دانشآموختهی دانشگاهها داریم؛ 65000 عضو هیئت علمی داریم که بیش از 10 برابر آن چیزی است که در اول انقلاب وجود داشت؛ ۵۰۰۰ شرکت دانشبنیان داریم که 17000 متخصص و فعال در این شرکتها مشغول کارند، ما در رتبهی پانزدهم علمی دنیا هستیم که این آمار متعلق به سال میلادی ۲۰۱۳ است. ما در بعضی از رشتههای علمی، رتبهمان از این بالاتر است؛ در بعضی از رشتههای علمی جزو هفت هشت کشور اول دنیا و در بعضی جاها جزو چهار پنج کشور اول دنیا قرار داریم. این همان زیرساخت اساسی است: نیروی انسانی.
یک ظرفیت دیگر ما سرمایههای معدنی است. رتبهی اول نفت و گاز را در جهان داریم. ما در مجموع دارایی نفت و گازِ زیر زمین، در دنیا اولیم؛ در گاز دوم، در نفت هم دوم یا سوم؛ اخیراً بنا بر گزارشی در خصوص گاز اولیم، در نفت قطعاً دومیم، این خیلی چیز مهمی است؛ هیچ کشوری در دنیا به قدر ایران ما نفت و گاز ندارد. نفت و گاز رگ حیاتی امروز دنیا است، لااقل امروز اینجور است، تا سالها هم اینجور خواهد بود؛ حالا کِی بشریت از نفت و گاز خلاص بشود، بینیاز بشود، معلوم نیست. این مادهی حیاتی و اصلی، در ایران از همهی دنیا بیشتر است. سرمایههای معدنی دیگر هم همینطور است. معادن طلا، معادن سیمان، معادن فلزهای کمیاب و فلزهای ارزشمند. گزارشها خیلی گزارشهای تکاندهندهای است در برخی از بخشها که این ظرفیتهای معدنی کشور است. ظرفیتهای صنعتی و معدنی، متنوع است و انبوه. رتبهی 17 در اقتصادهای جهان - که این جزو آمارها و گزارشهای بینالمللی است - با حدود هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی. سرمایههای زیربنایی مثل راه و سد؛ امروز بیش از 600 سد در کشور در اندازههای مختلف وجود دارد. انقلاب اسلامی این کشور را در وضعیتی تحویل گرفت که حدود ده پانزده سد در سرتاسر کشور بوده و امروز 600 و اندی سد در کشور هست؛ در اندازههای بزرگ و کوچک.
الان پزشکى کشور، از جملهى پیشرفتهترین پزشکىهاى دنیا است؛ ما از علوم روز دنیا و مرزهاى دانش دنیا در پزشکى، چندان عقبماندگى نداریم؛ خیلى نزدیکیم. در زمینههاى دیگر هم همینجور؛ همین دانش هستهاى، دانش سلّولهاى بنیادى، و کارهاى بزرگى از این قبیل.
آمارهای راه هم آمارهای خوبی است. ظرفیت و مزیت جغرافیایی؛ دسترسی به آبهای آزاد، موقعیت چهارراهی شمال و جنوب و شرق و غرب که مسئلهی ترانزیت را - که مسئلهی بسیار مهمی است - برای ما توضیح میدهد. تنوع اقلیمی، ظرفیت انرژیهای پاک مثل انرژی آب و خورشید، انرژی هستهای. این ظرفیتها در کشور وجود دارد.
تورم مزمن، بیکاری، معیوب بودن برخی از ساختارهای اقتصادی ما، اشکال در نظامات مالی ما - نظامات پولی ما، نظامات بانکی ما، نظامات گمرکی ما - اشکال در الگوی مصرف، اشکال در مسئلهی تولید، اشکال در بهرهوری؛ اینها مشکلات موجود کشور است، باید با اینها مقابله کرد. یکی از چیزهایی که هر انسان دلسوزی را و هر مسئول با همتی را برمیانگیزد که کاری و حرکتی از قبیل اقتصاد مقاومتی انجام بدهد، وجود همین مشکلات است. اینها جز با یک حرکت جهادی و جمعی و دلسوزانه و مستمر به تدریج قابل حل است.
تنها راه نجات کشور اقتصاد مقاومتی است. کشور بدون اقتصاد مقاومتی رشد نخواهد کرد، مشکلات اقتصادیاش برطرف نخواهد شد، بلکه گرفتاریهایش روزبهروز بیشتر خواهد شد.
ارائه تصویر درست از اقتصاد مقاومتی وظیفه صدا و سیما، رسانه ها، مسئولان، دلسوزان و صاحبان فکر و اندیشه است. اگر تصویر درستی از این حرکت بزرگ و پیشتازانه ارائه شود و گفتمان سازی صورت گیرد، مردم به آن معتقد می شوند و از مسئولان مطالبه می کنند که در این صورت این طرح و سیاستهای کلی به برنامه های گوناگون اجرایی تبدیل میشود تا حماسه اقتصادی، واقعاً بوجود آید.
اینجا یک عمل صالح است؛ هرکسی که در این زمینه اقدام و عمل بکند، قطعاً مصداق «وَ عَمِلوا الصالِحات» خواهد بود. این طرح کلی، این نقشهیراه بزرگ، باید تبدیل بشود به برنامه، برنامههای گوناگون؛ اگر این شد، آنوقت حماسهی اقتصادی به معنای واقعی کلمه بهوجود خواهد آمد. بدون تصمیم جدی و راسخ، کار پیش نخواهد رفت.
در این خصوص باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود؛ البته صداوسیما و رسانههای کشور موظفند اما مخصوص آنها نیست. صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در این صورت، کار عملی خواهد شد.
كشوری كه تولید نداشته باشد، خواهی نخواهی وابسته است. اگر همهی نفت و گاز دنیا هم زیر زمینهای ما و در چاههای ما ذخیره شده باشد، به دردمان نمیخورد؛ كمااینكه میبینید كشورهائی وجود دارند كه از لحاظ ذخائر معدنی و طبیعی - چه ذخائر انرژی، چه ذخائر فلزهای بسیار ذیقیمت و كمیاب - در كمال ثروتمندی هستند؛ اما خودشان بر روی این زمینی كه زیرش این همه گنج خفته است، زندگی نكبتبار و فلاكتباری دارند.
در اقتصاد مقاومتى تکیه بر تولید داخلى است، بر استحکام بنیهى درونىِ اقتصاد است. رونق اقتصادى هم این است؛ رونق اقتصادى با تولید حاصل میشود، با فعّال کردن ظرفیّتهاى درونى کشور حاصل میشود، نه با چیز دیگر.
در میدانهای دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است. در میدانهای واقعی، تنها دو عامل مادّی در اختیار جبههی استکبار بوده و هست: یکی تهدید نظامی، یکی تحریم. استکبار غیر از این دو هیچ چیز در اختیار ندارد. از لحاظ قدرت منطق، قدرت استدلال، توانایی بر اثبات حقّانیّت، دست استکبار بسته است. تنها دو کار میتواند بکند: یکی تهدید نظامی است که مرتّب میکند، یکی هم تحریم؛ این دو هم علاج دارد. تحریم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتی بایستی خنثی کرد.
سوال شما: آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم، سرمایهی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند.اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی و محکمسازی پایههای اقتصاد کشور.درونزا و برونگرا است درونگرا نیست. یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان.
سوال شما: آیا درونزایی اقتصاد مقاومتی همان درونگرایی اقتصاد است؟
نه، درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست.
سوال شما: اقتصاد مقاومتی ، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟
۱. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند
۲.صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، باید به تولید ملّی اهمّیّت بدهند
۳. صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر
۴.مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند.
سوال شما: ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
۱. نیروی انسانی ما
ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها
بیش از چهار میلیون دانشجو
میلیونها نیروی مجرّب و ماهر
۲. منابع طبیعی
مجموع نفت و گاز ما از همهی کشورهای دنیا بیشتر است
معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب
سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی
۳. موقعیّت جغرافیایی
با پانزده کشور همسایه هستیم و حمل و نقل ترانزیت داریم
در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود
۳۷۰ میلیون جمعیّت در همسایه ما زندگی میکنند
۴. زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری
زیر ساخت های نرم مثل سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز
و زیرساختهای سخت گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه
بنابراین:
اوّلاً تولید ملّی، اساس و حلقهی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چطور؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهرهوری را افزایش بدهند. بهرهوری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفادهی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایهگذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینههای تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بیتدبیریها، بیسیاستیها موجب میشود هزینهی تولید برود بالا، بهرهوری سرمایه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایههای کم، چه سرمایههای افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
بعدی، مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ آن عبارت است از « مصرف تولیدات داخلی ». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کنندهی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید. .
مجموعهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی در واقع یک الگوی بومی و علمی است که برآمدهی از فرهنگ انقلابی و اسلامی ما است؛ متناسب با وضعیت امروز و فردای ما است و این مربوط به وضع کنونی و شرایط کنونی کشور نیست، این یک تدبیر بلندمدت برای اقتصاد کشور است؛ میتواند اهداف ملی ما را در زمینهی مسائل اقتصادی برآورده کند؛ میتواند مشکلات را برطرف کند؛ درعینحال پویا هم هست؛ یعنی ما این سیاستها را به صورت یک چهارچوب بسته و متحجر نبسته ایم ، قابل تکمیل است، قابل انطباق با شرایط گوناگونی است که ممکن است در هر برههای از زمان پیش بیاید؛ و عملاً اقتصاد کشور را به حالت "انعطافپذیری" میرساند؛ یعنی شکنندگی اقتصاد را در مقابل تکانههای گوناگون برطرف میکند.
از ویژگیهای این سیاستهای اقتصاد مقاومتی رشد اقتصادی، از قبیل تولید ملی، از قبیل اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهرهوری، رفاه عمومی. در تأمین این سیاستها، تحرکی در اقتصاد کشور و بهبودی در این شاخصها در نظر گرفته شده؛ و از همهی این شاخصها مهمتر، شاخص کلیدی و مهم عدالت اجتماعی است. یعنی طبقات محروم از پیشرفت اقتصادی کشور به معنای واقعی کلمه بهرهمند میشوند.
رویکرد جهادی است که در این سیاستها مورد ملاحظه قرار گرفته؛ همت جهادی و مدیریت جهادی است. با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ باحرکت عادی و احیاناً خوابآلوده و بیحساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد، و هم مجاهدانه باشد.
اقتصاد مقاومتی اقتصادی مردممحوری است. تجربه به ما نشان داده، بیانات و معارف اسلامی هم تأکید میکند که هرجا مردم میآیند دست خدا هم هست. یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة؛ هرجا مردم هستند، عنایت الهی و کمک الهی و پشتیبانی الهی هم هست؛ نشانه و نمونهی آن، دفاع هشتساله، نمونهی آن خود انقلاب، و نمونهی آن گذر از گردنههای دشوار این ۳۵ سال نظام اقتصادی ما است. چون مردم در میدان بودند، کارها پیش رفته؛ ما در زمینهی اقتصادی به این کمتر بها دادیم.
موضوع بعدی، مسئلهی اصلاح الگوی مصرف است؛ مسئلهی صرفهجویی، پرهیز از ریختوپاش، پرهیز از اسراف، پرهیز از هزینهکَردهای زائد. البته در این زمینه خطاب اول متوجه مسئولان است. مسئولان نه فقط در زندگیهای شخصی خودشان بلکه در درجهی اول و در حوزهی مأموریت خودشان باید بجد از ریختوپاش پرهیز کنند. بعضی القا میکنند که "اینها دارند مردم را به ریاضت دعوت میکنند"؛ نه، بههیچوجه اینجور نیست، بلکه بعکس است؛ اگر این سیاستها اعمال بشود، وضع مردم بهتر خواهد شد، طبقات ضعیف گشایش پیدا خواهند کرد. در کشوری که تورم در حد مطلوب باشد، اشتغال در حد مطلوب باشد، آنجا عموم مردم در راحتی و آسایش و رفاه زندگی خواهند کرد. ما بههیچوجه به مردم نمیگوییم ریاضت بکشند ما میگوییم ریختوپاش نباشد؛ مصرف کردن یک حرف است، بد مصرف کردن یک حرف دیگر است.
نکتهی بعدی، فسادستیزی است. اگر چنانچه وضع اجتماع، وضع اقتصادی کشور مثل یک خانهی بی درودروازهای بود که هرکه خواست آمد، هرجور خواست عمل کرد، هرچه خواست برد، خورد، خب معلوم است، انسان نجیبِ شایستهی متینی که میخواهد از راه حلال ارتزاق کند، طبعاً جلو نمیآید. شفافسازی، شرط اصلی این فسادستیزی است؛ باید شفافسازی بشود، باید فضای رقابتی بهوجود بیاید، باید فضای با ثبات بهوجود بیاید؛ فعالِ اقتصادی در این شرایط خواهد آمد و احساس امنیت خواهد کرد. آن وقت در یک چنین فضایی آن کسی که با ابتکار خود یا سرمایهی خود یا کارآفرینی خود ثروتی بهدست میآورَد مورد تأیید و مورد حمایت نظام است.
خوشبختانه وضع علمیِ امروز کشور این اجازه را به ما میدهد که این بلندپروازی را داشته باشیم که بخواهیم اقتصادمان را اقتصاد دانشبنیان کنیم. ما دانشمند و متخصص و شرکتهای دانشبنیان و افراد مبتکر در کشور زیاد داریم؛ و این جزو مهمترین زیرساختهای اقتصادی است در هر کشور؛ یعنی مهمترین زیرساخت اقتصادی برای یک کشور، وجود نیروهای انسانی است.
این سیاستهای اقتصاد مقاومتی بلندمدت است؛ برای امروز مان و برای دورانی که هیچ تحریمی هم ما نداشته باشیم مفید است؛ یعنی سیاستهای بلندمدتی است که بنای اقتصاد کشور بر اینها گذاشته میشود؛ تدبیر مقطعی نیست، این یک تدبیر بلندمدت است، یک سیاست راهبردی است. طبعاً کشوری مثل کشور ما که کشور ما کشور بزرگی است، کشور ریشهداری است، کشور دارای موقعیت ممتازی است، در دنیا کشور بسیار آبرومندی است، دارای فرهنگ مترقی است، دارای سابقهی درخشان و مترقی است بسیار اجرایی است.
رونق اقتصادی با تولید حاصل میشود، با فعّال کردن ظرفیّتهای درونی کشور حاصل میشود، نه با چیز دیگر.
بار اصلی بیرون رفتن کشور از رکود و عقبماندگی اقتصادی بر دوش بخش صنعتومعدن است.
اثباتش همین است که ما یاد بگیریم که به سمت تولید داخلی رو بیاوریم. عمده تولید است.
برای قاچاق و واردات و صادرات بهگونهای باید عمل کرد که مردم تأثیر آن را در زندگی خود کاملاً احساس کنند اما اکنون اینگونه نیست پس مردم خود به صحنه بیایند. ( مردم خودمان مساله قاچاق را حل کنیم و جنس ایرانی فقط بخریم )
در طول این سالها همیشه تلاشهایی شده است اما کافی نبوده است. پس باید یک نفَس جدیدی به این کار توسط خودمان داده بشود.
...باید کار جدّی انجام بگیرد؛ مردم باید کمک کنند به دولت، به مسئولین تا بتوانند این کارها را انجام بدهند. وقتی این کارها را نکنیم، این فعّالیّتها را نکنیم، آنوقت نتیجه همین میشود که حالا ملاحظه میکنید؛ دشمن مینشیند برای برنامهی هستهای ما شرطوشروط معیّن میکند؛ بعد هم میگوید اگر این شرطوشروط را قبول نکردید، اینجور و آنجور تحریم میکنم؛ خب، همین میشود دیگر.( اگر اقتصادمان را مقاومتی کرده بودیم هیچ مذاکره ای را نمی پذیرفتیم. پس ما با خرید جنس خارجی مقصر تحریم هم هستیم)
لب کلام سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تکیه بر تولید داخلی است که مرتبط است با حل مشکل معیشت مردم.
جهادی، قوی، پرحجم و باکیفیت کار و شبانهروزی.
و دو رکن اصلی در مدیریت جهاد اقتصادی:
الف) بازکردن میدان برای فعالیت سالم اقتصادی
ب) جلوگیری از فعالیت مضر اقتصادی
مسئلهی اصل ۴۴ تقویت بخش خصوصی و واردکردن بخش خصوصی و سرمایههای بخش خصوصی در اقتصاد کشور است.
سیاستهای اصل ۴۴ یک انقلاب در کار سیاسی است؛ خب مسئولان همین را دنبال کنند؛ مردم را دخالت بدهند. جمهوری اسلامی در کار جنگ و دفاع از کشور -که معمولاً کار جنگ و دفاع از کشور و دفاع از مرزها کار دولتها است، کار مردم نیست؛ کار ارتشها است، کار دولتها است- با مدیریّت درست و با گزینشهای صحیح توانست مردم را بسیج کند، وارد این میدان کند و جنگ را ببَرد. وقتی مردم در کار دفاع از مرزها وارد میدان شدند -کاری که مربوط به دولتها و مربوط به ارتشها است- توانستند پیش بروند؛ بسیاری از برجستگان نظامی ما، مردمی و بسیجیاند؛ بسیجی بودند و بسیجی هم مبارزه کردند، بسیجی هم شهید شدند؛ خب کار اقتصاد به طریق اولیٰ [همینطور است]. کار اقتصاد یک کار مردمی است؛ اگر در زمینهی مسائل اقتصادی مردم را در میدان وارد بکنیم و مردم نقشآفرین بشوند در میدان اقتصاد و میدان تولید، یقیناً پیش خواهد رفت.
پیشرفت مادی كشور در درجهی اول، متوقف بر دو عنصر است: یك عنصر، عنصر علم است؛ یك عنصر، عنصر تولید است. اگر علم نباشد، تولید هم صدمه میبیند؛ كشور با علم پیش میرود. اگر علم باشد، اما بر اساس این علم و بر بنیاد دانش، تولید تحول و تكامل و افزایش پیدا نكند، باز كشور درجا میزند.
علاج مشکلات کشور در درون کشور است، در درون وجود من و شما است. ما هستیم که میتوانیم اقدام بکنیم؛ بلد باشیم که چهکار بکنیم و بفهمیم که راه درست کدام است و با جرأت و دلیرى آن کار را انجام بدهیم؛ آنوقت مشکلات کشور بلاشک حل خواهد شد. بدون شک یک گام بزرگ و بلند، همین اقتصاد مقاومتى است.
یکى دیگر مسئلهى فرهنگ است. در مورد فرهنگ، یک اهتمام بیش از متعارف لازم است تا بتوانیم اقتصاد کشور را بسازیم. حرکت علمى در این ده دوازده سال گذشته حرکت خوبى در کشور بهوجود آمده؛ این حرکت مطلقاً نباید کُند بشود، بلکه باید سرعت و شتاب بگیرد. خیلى از افتخارات ملّى و بخش مهمّى از عزّت ملّى و بخش قابل توجّهى از ثروت ملّى به برکت علم بهدست مىآید.
معناى اقتصاد مقاومتى این است که ما نگاه کنیم، ظرفیّتهاى بىپایانى را که در داخل هست جستجو کنیم، شناسایى کنیم، با برنامهریزى درست و صحیح این ظرفیّتها را فعّال کنیم، این استعدادها به کار گرفته بشوند. هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمهاى جوشید، شکوفا شد؛ در قضایاى مربوط به مسائل هستهاى، در قضایاى مربوط به مسائل دارویى، در درمانهاى گوناگون، در سلّولهاى بنیادى، در نانو، در این برنامههاى صنعتىِ دفاعى، هرجایى ما سرمایهگذارى کردیم و به این نیروى جوان و علاقهمند و مؤمن و بااخلاص داخلى تکیه کردیم و به او ارج نهادیم، کارمان پیش رفت , مسائل اقتصادى هم همینجور است. در این صورت کشور، هم از لحاط مادّى و اقتصادى، هم از لحاظ اعتبار بینالمللى، هم از لحاظ عزّت ملّى و اعتمادبهنفس ملّت ایران، و هم از لحاظ معنوى و اخلاقى و روحى پیشرفت خواهد کرد.
عامل مهمّ مدیریّت جهادی عبارت است از خودباوری و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهی. در همهی کارها توکّل به خدای متعال و استمداد از کمک الهی کنیم؛ به کمکهای الهی اعتماد کنیم. وقتی شما از خدای متعال کمک میخواهید، راهها بهسوی شما باز میشود: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا ، وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب. این رزقی که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهای مختلفی به ما میرسد؛ گاهی شما ناگهان در ذهنتان یک چیزی برق میزند، میدرخشد، راهی باز میشود؛ این رزق الهی است؛ در یک برههی فشار، ناگهان یک امید وافری در دل شما بهوجود میآید؛ این همان رزق الهی است. پس اعتماد به کمک الهی و بهکارگیری هوش و دانش این هم یکی از ارکان مقاومت اقتصادی است.
ستون فقرات اقتصاد مقاومتی تولید داخلی است.
اقتصاد مقاومتی مقاومسازی، محکمسازی پایههای اقتصاد است؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند.اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است.
خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاومسازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر میگذارد. باید به این توجّه جدی داشت که این نقش همهی مردم است.
اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم ساختن پایههای اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز ما است و همه میتوانند در آن نقش ایفا کنند، هم مسئولین و مسئولین قوای سهگانه، هم آحاد مردم، هم کسانی که دارای مهارت کارند، هم کسانی که دارای سرمایهاند، هم صاحبنظران.هرکسی که در این زمینه اقدام و عمل بکند، قطعاً مصداق «وَ عَمِلوا الصالِحات» خواهد بود.عمل در اینجا یک عمل صالح است.
علاج مشكلات كشور پیمودن راه اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی تكیه به درون. چشم را ندوزیم به دست دیگران؛ ما تواناییم، ما ثروتمندیم، هم ثروت انسانی داریم هم ثروتهای زیرزمینی. ثروتهای ما فوقالعاده است.
اگر شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ با زبان دانشگاهی، ایدهی اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنی آن اقتصادی که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند تضمین کنندهی رشد و شکوفائی یک کشور باشد. پس هم دانشگاهها، هم دستگاههای دولتی، هم آحاد مردمی که خوشبختانه توانائی و استعداد این کار را دارند، چه از لحاظ علمی، چه از لحاظ توانائیهای مالی، باید تلاش کنند مسئولیت زمان خود و مقطع تاریخی حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند.
مسئلهی مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههای دولتی، هم دستگاههای غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهی تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فیسبیلاللّه را دارد.
یک بُعد دیگرِ این مسئلهی تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلی استفاده کنیم؛ این را همه توجه داشته باشند که هیچ تولید غیر ایرانی را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند. آحاد مردم مصرف تولید داخلی را بر مصرف کالاهائی با مارکهای معروف خارجی - که بعضی فقط برای نام و نشان، برای پز دادن، برای خودنمائی کردن، در زمینههای مختلف دنبال مارکهای خارجی میروند - ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.
با رشد تولید، یک کشور در دنیا اقتدار حقیقی و آبروی بینالمللی پیدا میکند. لذا این کار بایستی به انجام برسد.
در اقتصاد مقاومتی آن چیزی که مورد انتظار است، یک کار جهشی است.
كاهش وابستگی به نفت از الزامات اقتصاد مقاومتی است.
مردمی كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است.
دانش بنیان كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است.
استفادهی حداکثری از زمان جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است. (مثلا فلان کارخانه بجای دو سال، در ظرف هجده ماه به بهرهبرداری برسد).