تا کنون بیش از ۲۰۰ مورد تحریم اقتصادی در صدسال گذشته در جهان رخ دادهاست که تحریم کنندهها، تحریم شوندهها، و علل و نوع تحریمها متعدد بودهاست. کشورهایی نظیر ژاپن، با تولید کالاهای با کیفیت، بازارهای سایر کشورها را به خود وابسته نمودهاند بطوریکه اگر کشوری بخواهد ژاپن را تحریم کند، خود آن کشور بیشتر متضرر میشود.
سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، شتاب بخشیدن به پیشرفت کشور و حرکت در مسیر تحقق آرمانهای بلند الهی- انسانی ما است.
با اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی، شاخص هایی همچون رشد اقتصادی، تولید ملی، عدالت اجتماعی، اشتغال، تورم و رفاه عمومی بهبود خواهد یافت و رونق اقتصادی بوجود خواهد آمد.
تأمین امنیت اقلام راهبردی و اساسی بویژه غذا و دارو و خودکفایی در این اقلام ، اصلاح الگوی مصرف ، فسادستیزی ، شفاف سازی ، دانش محوری و همچنین کاهش وابستگی به درآمد فروش نفت از ویژگیهای اصلی این سیاستها است.
مسئولان باید در درجه اول در حوزه مأموریتی خود، از اسراف و ریخت و پاش بطور جدی پرهیز و در درجه بعد، این موضوع را در زندگی های شخصی خود رعایت کنند. پایبندی مسئولان به پرهیز از ریخت و پاش، موجب تسری این روحیه به جامعه خواهد شد، و منظور از اصلاح الگوی مصرف، سخت گیری و زندگی ریاضتی نیست بلکه هدف، مصرف براساس الگویی عاقلانه، مدبرانه، صحیح و اسلامی است.
فسادستیزی لازمه فعالیت سالم و پرتحرک اقتصادی و لازمه امنیت اقتصادی با برخورد با مفسدان اقتصادی و افرادی است که قانون را دور می زنند.
شفاف سازی شرط اصلی مقابله با فساد اقتصادی است زیرا در چنین فضای سالمی، فعال اقتصادی احساس امنیت خواهد کرد ضمن اینکه در چنین شرایطی، کسب ثروت با ابتکار و پشتکار، مباح و مورد تأیید است.
دانش محوری بدین معنی که امروز شرایط کشور از لحاظ پیشرفتهای علمی به گونه ای است که می توانیم رسیدن به اقتصاد دانش بنیان را با بلندپروازی، جزو اهداف خود قرار دهیم. اقتصاد دانش بنیان از مهمترین زیرساخت های اقتصادی هر کشور است و اگر این موضوع مورد توجه جدی قرار گیرد، قطعاً چرخه علم تا ثروت تکمیل خواهد شد.
ولی کار بزرگی که باید در زمینهی حماسهی اقتصادی انجام بگیرد، همچنان در پیش روی ما است و ما مردم موظّفیم که این حماسه را به وجود بیاوریم.
براساس معارف اسلامی و دینی و همچنین براساس تجربیات ۳۵ ساله اخیر، در هر عرصه ای که مردم وارد میدان شوند، عنایت و پشتیبانی الهی نیز همراه می شود و کارها به پیش خواهد رفت.
بیش از ۳۱ درصد جوان داریم؛ جمعیت کشور از اول انقلاب تا حالا بیش از 2 برابر شده، جمعیت دانشجو ۲۵ برابر شده. 10 میلیون دانشآموختهی دانشگاهها داریم؛ 65000 عضو هیئت علمی داریم که بیش از 10 برابر آن چیزی است که در اول انقلاب وجود داشت؛ ۵۰۰۰ شرکت دانشبنیان داریم که 17000 متخصص و فعال در این شرکتها مشغول کارند، ما در رتبهی پانزدهم علمی دنیا هستیم که این آمار متعلق به سال میلادی ۲۰۱۳ است. ما در بعضی از رشتههای علمی، رتبهمان از این بالاتر است؛ در بعضی از رشتههای علمی جزو هفت هشت کشور اول دنیا و در بعضی جاها جزو چهار پنج کشور اول دنیا قرار داریم. این همان زیرساخت اساسی است: نیروی انسانی.
یک ظرفیت دیگر ما سرمایههای معدنی است. رتبهی اول نفت و گاز را در جهان داریم. ما در مجموع دارایی نفت و گازِ زیر زمین، در دنیا اولیم؛ در گاز دوم، در نفت هم دوم یا سوم؛ اخیراً بنا بر گزارشی در خصوص گاز اولیم، در نفت قطعاً دومیم، این خیلی چیز مهمی است؛ هیچ کشوری در دنیا به قدر ایران ما نفت و گاز ندارد. نفت و گاز رگ حیاتی امروز دنیا است، لااقل امروز اینجور است، تا سالها هم اینجور خواهد بود؛ حالا کِی بشریت از نفت و گاز خلاص بشود، بینیاز بشود، معلوم نیست. این مادهی حیاتی و اصلی، در ایران از همهی دنیا بیشتر است. سرمایههای معدنی دیگر هم همینطور است. معادن طلا، معادن سیمان، معادن فلزهای کمیاب و فلزهای ارزشمند. گزارشها خیلی گزارشهای تکاندهندهای است در برخی از بخشها که این ظرفیتهای معدنی کشور است. ظرفیتهای صنعتی و معدنی، متنوع است و انبوه. رتبهی 17 در اقتصادهای جهان - که این جزو آمارها و گزارشهای بینالمللی است - با حدود هزار میلیارد دلار تولید ناخالص داخلی. سرمایههای زیربنایی مثل راه و سد؛ امروز بیش از 600 سد در کشور در اندازههای مختلف وجود دارد. انقلاب اسلامی این کشور را در وضعیتی تحویل گرفت که حدود ده پانزده سد در سرتاسر کشور بوده و امروز 600 و اندی سد در کشور هست؛ در اندازههای بزرگ و کوچک.
الان پزشکى کشور، از جملهى پیشرفتهترین پزشکىهاى دنیا است؛ ما از علوم روز دنیا و مرزهاى دانش دنیا در پزشکى، چندان عقبماندگى نداریم؛ خیلى نزدیکیم. در زمینههاى دیگر هم همینجور؛ همین دانش هستهاى، دانش سلّولهاى بنیادى، و کارهاى بزرگى از این قبیل.
آمارهای راه هم آمارهای خوبی است. ظرفیت و مزیت جغرافیایی؛ دسترسی به آبهای آزاد، موقعیت چهارراهی شمال و جنوب و شرق و غرب که مسئلهی ترانزیت را - که مسئلهی بسیار مهمی است - برای ما توضیح میدهد. تنوع اقلیمی، ظرفیت انرژیهای پاک مثل انرژی آب و خورشید، انرژی هستهای. این ظرفیتها در کشور وجود دارد.
تورم مزمن، بیکاری، معیوب بودن برخی از ساختارهای اقتصادی ما، اشکال در نظامات مالی ما - نظامات پولی ما، نظامات بانکی ما، نظامات گمرکی ما - اشکال در الگوی مصرف، اشکال در مسئلهی تولید، اشکال در بهرهوری؛ اینها مشکلات موجود کشور است، باید با اینها مقابله کرد. یکی از چیزهایی که هر انسان دلسوزی را و هر مسئول با همتی را برمیانگیزد که کاری و حرکتی از قبیل اقتصاد مقاومتی انجام بدهد، وجود همین مشکلات است. اینها جز با یک حرکت جهادی و جمعی و دلسوزانه و مستمر به تدریج قابل حل است.
تنها راه نجات کشور اقتصاد مقاومتی است. کشور بدون اقتصاد مقاومتی رشد نخواهد کرد، مشکلات اقتصادیاش برطرف نخواهد شد، بلکه گرفتاریهایش روزبهروز بیشتر خواهد شد.
ارائه تصویر درست از اقتصاد مقاومتی وظیفه صدا و سیما، رسانه ها، مسئولان، دلسوزان و صاحبان فکر و اندیشه است. اگر تصویر درستی از این حرکت بزرگ و پیشتازانه ارائه شود و گفتمان سازی صورت گیرد، مردم به آن معتقد می شوند و از مسئولان مطالبه می کنند که در این صورت این طرح و سیاستهای کلی به برنامه های گوناگون اجرایی تبدیل میشود تا حماسه اقتصادی، واقعاً بوجود آید.
اینجا یک عمل صالح است؛ هرکسی که در این زمینه اقدام و عمل بکند، قطعاً مصداق «وَ عَمِلوا الصالِحات» خواهد بود. این طرح کلی، این نقشهیراه بزرگ، باید تبدیل بشود به برنامه، برنامههای گوناگون؛ اگر این شد، آنوقت حماسهی اقتصادی به معنای واقعی کلمه بهوجود خواهد آمد. بدون تصمیم جدی و راسخ، کار پیش نخواهد رفت.
در این خصوص باید تصویر درستی از اقتصاد مقاومتی ارائه بشود؛ البته صداوسیما و رسانههای کشور موظفند اما مخصوص آنها نیست. صاحبان فکر و دلسوزان، بایستی تصویر درستی را از این حرکت بزرگ و عمومی ارائه بدهند و گفتمانسازی بشود تا مردم بدانند و معتقد باشند و بخواهند؛ در این صورت، کار عملی خواهد شد.
كشوری كه تولید نداشته باشد، خواهی نخواهی وابسته است. اگر همهی نفت و گاز دنیا هم زیر زمینهای ما و در چاههای ما ذخیره شده باشد، به دردمان نمیخورد؛ كمااینكه میبینید كشورهائی وجود دارند كه از لحاظ ذخائر معدنی و طبیعی - چه ذخائر انرژی، چه ذخائر فلزهای بسیار ذیقیمت و كمیاب - در كمال ثروتمندی هستند؛ اما خودشان بر روی این زمینی كه زیرش این همه گنج خفته است، زندگی نكبتبار و فلاكتباری دارند.
در اقتصاد مقاومتى تکیه بر تولید داخلى است، بر استحکام بنیهى درونىِ اقتصاد است. رونق اقتصادى هم این است؛ رونق اقتصادى با تولید حاصل میشود، با فعّال کردن ظرفیّتهاى درونى کشور حاصل میشود، نه با چیز دیگر.
در میدانهای دیگر، استکبار نتوانسته است، کاری از او برنیامده است. در میدانهای واقعی، تنها دو عامل مادّی در اختیار جبههی استکبار بوده و هست: یکی تهدید نظامی، یکی تحریم. استکبار غیر از این دو هیچ چیز در اختیار ندارد. از لحاظ قدرت منطق، قدرت استدلال، توانایی بر اثبات حقّانیّت، دست استکبار بسته است. تنها دو کار میتواند بکند: یکی تهدید نظامی است که مرتّب میکند، یکی هم تحریم؛ این دو هم علاج دارد. تحریم را با مجاهدتِ در باب اقتصاد مقاومتی بایستی خنثی کرد.
سوال شما: آیا اقتصاد مقاومتی، اقتصادی دولتی است؟
اقتصاد دولتی نیست، اقتصاد مردمی است؛ با ارادهی مردم، سرمایهی مردم، حضور مردم تحقّق پیدا میکند.اقتصاد مقاومتی یعنی مقاومسازی و محکمسازی پایههای اقتصاد کشور.درونزا و برونگرا است درونگرا نیست. یعنی از دل ظرفیّتهای خود کشور ما و خود مردم ما میجوشد؛ رشد این نهال و این درخت، متّکی است به امکانات کشور خودمان.
سوال شما: آیا درونزایی اقتصاد مقاومتی همان درونگرایی اقتصاد است؟
نه، درونزا است، امّا برونگرا است؛ با اقتصادهای جهانی تعامل دارد، با اقتصادهای کشورهای دیگر با قدرت مواجه میشود. بنابراین درونزا است، امّا درونگرا نیست.
سوال شما: اقتصاد مقاومتی ، الزامات آن چیست، چه کارهایی باید انجام بگیرد؟
۱. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند
۲.صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، باید به تولید ملّی اهمّیّت بدهند
۳. صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر
۴.مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند.
سوال شما: ظرفیت های کشور ما در راستای تحقق اقتصاد مقاومتی چه می باشد؟
۱. نیروی انسانی ما
ده میلیون دانشآموختهی دانشگاهها
بیش از چهار میلیون دانشجو
میلیونها نیروی مجرّب و ماهر
۲. منابع طبیعی
مجموع نفت و گاز ما از همهی کشورهای دنیا بیشتر است
معادن طلا و معادن فلزّات کمیاب
سنگ آهن، سنگهای قیمتی، انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی
۳. موقعیّت جغرافیایی
با پانزده کشور همسایه هستیم و حمل و نقل ترانزیت داریم
در جنوب به دریای آزاد و در شمال به آبهای محدود منتهی میشود
۳۷۰ میلیون جمعیّت در همسایه ما زندگی میکنند
۴. زیرساختهای نرمافزاری و سختافزاری
زیر ساخت های نرم مثل سیاستهای اصل ۴۴، سند چشمانداز
و زیرساختهای سخت گوناگون مثل جاده و سدّ و پل و کارخانه
بنابراین:
اوّلاً تولید ملّی، اساس و حلقهی اساسی پیشرفت اقتصاد است. مسئولان باید از تولید ملّی حمایت کنند. چطور؟ یک جا که قانون لازم دارد، حمایت قانونی کنند؛ یک جا که حمایت قضائی لازم است، انجام بگیرد؛ یک جا که حمایت اجرایی لازم است، باید تشویق کنند و کارهایی بکنند؛ باید این کارها انجام بگیرد. تولید ملّی باید رونق پیدا کند.
دوّم، صاحبان سرمایه و نیروی کار که تولیدگر هستند، آنها هم بایستی به تولید ملّی اهمّیّت بدهند؛ به چه معنا؟ به این معنا که بهرهوری را افزایش بدهند. بهرهوری، یعنی از امکاناتی که وجود دارد حدّاکثر استفادهی بهینه بشود؛ کارگر که کار میکند، کار را با دقّت انجام بدهد؛ از قول پیغمبر نقل شده است: رحمت خدا بر آن کسی است که کاری را که انجام میدهد، محکم انجام بدهد، متقن انجام بدهد. آن کسی که سرمایهگذاری میکند، سعی کند حدّاکثر استفاده از آن سرمایه انجام بگیرد؛ یعنی هزینههای تولید را کاهش بدهند؛ بعضی از بیتدبیریها، بیسیاستیها موجب میشود هزینهی تولید برود بالا، بهرهوری سرمایه و کار کم بشود.
سوّم، صاحبان سرمایه در کشور، فعّالیّت تولیدی را ترجیح بدهند بر فعّالیّتهای دیگر. ما دیدیم کسانی را که سرمایهای داشتند ــ کم یا زیاد ــ و میتوانستند این را در یک راههایی به کار بیندازند و درآمدهای زیادی کسب کنند، نکردند؛ رفتند سراغ تولید؛ گفتند میخواهیم تولید کشور تقویت بشود؛ این حسنه است، این صدقه است، این جزو بهترین کارها است؛ کسانی که دارای سرمایه هستند ــ چه سرمایههای کم، چه سرمایههای افزون ــ آن را بیشتر در خدمت تولید کشور بگذارند.
بعدی، مردم در همهی سطوح، تولید ملّی را ترویج کنند. یعنی چه؟ آن عبارت است از « مصرف تولیدات داخلی ». عزیزان من! شما وقتی که یک جنس داخلی را خرید میکنید بهجای جنس تولید خارجی، هم به همین اندازه کار و اشتغال ایجاد کردهاید، هم کارگر ایرانی را وادار کردهاید به اینکه ابتکار خودش را بیاورد میدان؛ جنس داخلی که مصرف شد، آن کنندهی کار، ابتکاراتی دارد، این ابتکارات را روزبهروز افزایش خواهد داد؛ شما وقتی که جنس داخلی مصرف میکنید، ثروت ملّی را افزایش دادهاید. .
مجموعهی سیاستهای اقتصاد مقاومتی در واقع یک الگوی بومی و علمی است که برآمدهی از فرهنگ انقلابی و اسلامی ما است؛ متناسب با وضعیت امروز و فردای ما است و این مربوط به وضع کنونی و شرایط کنونی کشور نیست، این یک تدبیر بلندمدت برای اقتصاد کشور است؛ میتواند اهداف ملی ما را در زمینهی مسائل اقتصادی برآورده کند؛ میتواند مشکلات را برطرف کند؛ درعینحال پویا هم هست؛ یعنی ما این سیاستها را به صورت یک چهارچوب بسته و متحجر نبسته ایم ، قابل تکمیل است، قابل انطباق با شرایط گوناگونی است که ممکن است در هر برههای از زمان پیش بیاید؛ و عملاً اقتصاد کشور را به حالت "انعطافپذیری" میرساند؛ یعنی شکنندگی اقتصاد را در مقابل تکانههای گوناگون برطرف میکند.
از ویژگیهای این سیاستهای اقتصاد مقاومتی رشد اقتصادی، از قبیل تولید ملی، از قبیل اشتغال، کاهش تورم، افزایش بهرهوری، رفاه عمومی. در تأمین این سیاستها، تحرکی در اقتصاد کشور و بهبودی در این شاخصها در نظر گرفته شده؛ و از همهی این شاخصها مهمتر، شاخص کلیدی و مهم عدالت اجتماعی است. یعنی طبقات محروم از پیشرفت اقتصادی کشور به معنای واقعی کلمه بهرهمند میشوند.
رویکرد جهادی است که در این سیاستها مورد ملاحظه قرار گرفته؛ همت جهادی و مدیریت جهادی است. با حرکت عادی نمیشود پیش رفت؛ باحرکت عادی و احیاناً خوابآلوده و بیحساسیت نمیشود کارهای بزرگ را انجام داد؛ یک همت جهادی لازم است، تحرک جهادی و مدیریت جهادی برای این کارها لازم است. باید حرکتی که میشود، هم علمی باشد، هم پر قدرت باشد، هم با برنامه باشد، و هم مجاهدانه باشد.
اقتصاد مقاومتی اقتصادی مردممحوری است. تجربه به ما نشان داده، بیانات و معارف اسلامی هم تأکید میکند که هرجا مردم میآیند دست خدا هم هست. یَدُ اللهِ مَعَ الجَماعَة؛ هرجا مردم هستند، عنایت الهی و کمک الهی و پشتیبانی الهی هم هست؛ نشانه و نمونهی آن، دفاع هشتساله، نمونهی آن خود انقلاب، و نمونهی آن گذر از گردنههای دشوار این ۳۵ سال نظام اقتصادی ما است. چون مردم در میدان بودند، کارها پیش رفته؛ ما در زمینهی اقتصادی به این کمتر بها دادیم.
موضوع بعدی، مسئلهی اصلاح الگوی مصرف است؛ مسئلهی صرفهجویی، پرهیز از ریختوپاش، پرهیز از اسراف، پرهیز از هزینهکَردهای زائد. البته در این زمینه خطاب اول متوجه مسئولان است. مسئولان نه فقط در زندگیهای شخصی خودشان بلکه در درجهی اول و در حوزهی مأموریت خودشان باید بجد از ریختوپاش پرهیز کنند. بعضی القا میکنند که "اینها دارند مردم را به ریاضت دعوت میکنند"؛ نه، بههیچوجه اینجور نیست، بلکه بعکس است؛ اگر این سیاستها اعمال بشود، وضع مردم بهتر خواهد شد، طبقات ضعیف گشایش پیدا خواهند کرد. در کشوری که تورم در حد مطلوب باشد، اشتغال در حد مطلوب باشد، آنجا عموم مردم در راحتی و آسایش و رفاه زندگی خواهند کرد. ما بههیچوجه به مردم نمیگوییم ریاضت بکشند ما میگوییم ریختوپاش نباشد؛ مصرف کردن یک حرف است، بد مصرف کردن یک حرف دیگر است.
نکتهی بعدی، فسادستیزی است. اگر چنانچه وضع اجتماع، وضع اقتصادی کشور مثل یک خانهی بی درودروازهای بود که هرکه خواست آمد، هرجور خواست عمل کرد، هرچه خواست برد، خورد، خب معلوم است، انسان نجیبِ شایستهی متینی که میخواهد از راه حلال ارتزاق کند، طبعاً جلو نمیآید. شفافسازی، شرط اصلی این فسادستیزی است؛ باید شفافسازی بشود، باید فضای رقابتی بهوجود بیاید، باید فضای با ثبات بهوجود بیاید؛ فعالِ اقتصادی در این شرایط خواهد آمد و احساس امنیت خواهد کرد. آن وقت در یک چنین فضایی آن کسی که با ابتکار خود یا سرمایهی خود یا کارآفرینی خود ثروتی بهدست میآورَد مورد تأیید و مورد حمایت نظام است.
خوشبختانه وضع علمیِ امروز کشور این اجازه را به ما میدهد که این بلندپروازی را داشته باشیم که بخواهیم اقتصادمان را اقتصاد دانشبنیان کنیم. ما دانشمند و متخصص و شرکتهای دانشبنیان و افراد مبتکر در کشور زیاد داریم؛ و این جزو مهمترین زیرساختهای اقتصادی است در هر کشور؛ یعنی مهمترین زیرساخت اقتصادی برای یک کشور، وجود نیروهای انسانی است.
این سیاستهای اقتصاد مقاومتی بلندمدت است؛ برای امروز مان و برای دورانی که هیچ تحریمی هم ما نداشته باشیم مفید است؛ یعنی سیاستهای بلندمدتی است که بنای اقتصاد کشور بر اینها گذاشته میشود؛ تدبیر مقطعی نیست، این یک تدبیر بلندمدت است، یک سیاست راهبردی است. طبعاً کشوری مثل کشور ما که کشور ما کشور بزرگی است، کشور ریشهداری است، کشور دارای موقعیت ممتازی است، در دنیا کشور بسیار آبرومندی است، دارای فرهنگ مترقی است، دارای سابقهی درخشان و مترقی است بسیار اجرایی است.
رونق اقتصادی با تولید حاصل میشود، با فعّال کردن ظرفیّتهای درونی کشور حاصل میشود، نه با چیز دیگر.
بار اصلی بیرون رفتن کشور از رکود و عقبماندگی اقتصادی بر دوش بخش صنعتومعدن است.
اثباتش همین است که ما یاد بگیریم که به سمت تولید داخلی رو بیاوریم. عمده تولید است.
برای قاچاق و واردات و صادرات بهگونهای باید عمل کرد که مردم تأثیر آن را در زندگی خود کاملاً احساس کنند اما اکنون اینگونه نیست پس مردم خود به صحنه بیایند. ( مردم خودمان مساله قاچاق را حل کنیم و جنس ایرانی فقط بخریم )
در طول این سالها همیشه تلاشهایی شده است اما کافی نبوده است. پس باید یک نفَس جدیدی به این کار توسط خودمان داده بشود.
...باید کار جدّی انجام بگیرد؛ مردم باید کمک کنند به دولت، به مسئولین تا بتوانند این کارها را انجام بدهند. وقتی این کارها را نکنیم، این فعّالیّتها را نکنیم، آنوقت نتیجه همین میشود که حالا ملاحظه میکنید؛ دشمن مینشیند برای برنامهی هستهای ما شرطوشروط معیّن میکند؛ بعد هم میگوید اگر این شرطوشروط را قبول نکردید، اینجور و آنجور تحریم میکنم؛ خب، همین میشود دیگر.( اگر اقتصادمان را مقاومتی کرده بودیم هیچ مذاکره ای را نمی پذیرفتیم. پس ما با خرید جنس خارجی مقصر تحریم هم هستیم)
لب کلام سیاستهای اقتصاد مقاومتی، تکیه بر تولید داخلی است که مرتبط است با حل مشکل معیشت مردم.
جهادی، قوی، پرحجم و باکیفیت کار و شبانهروزی.
و دو رکن اصلی در مدیریت جهاد اقتصادی:
الف) بازکردن میدان برای فعالیت سالم اقتصادی
ب) جلوگیری از فعالیت مضر اقتصادی
مسئلهی اصل ۴۴ تقویت بخش خصوصی و واردکردن بخش خصوصی و سرمایههای بخش خصوصی در اقتصاد کشور است.
سیاستهای اصل ۴۴ یک انقلاب در کار سیاسی است؛ خب مسئولان همین را دنبال کنند؛ مردم را دخالت بدهند. جمهوری اسلامی در کار جنگ و دفاع از کشور -که معمولاً کار جنگ و دفاع از کشور و دفاع از مرزها کار دولتها است، کار مردم نیست؛ کار ارتشها است، کار دولتها است- با مدیریّت درست و با گزینشهای صحیح توانست مردم را بسیج کند، وارد این میدان کند و جنگ را ببَرد. وقتی مردم در کار دفاع از مرزها وارد میدان شدند -کاری که مربوط به دولتها و مربوط به ارتشها است- توانستند پیش بروند؛ بسیاری از برجستگان نظامی ما، مردمی و بسیجیاند؛ بسیجی بودند و بسیجی هم مبارزه کردند، بسیجی هم شهید شدند؛ خب کار اقتصاد به طریق اولیٰ [همینطور است]. کار اقتصاد یک کار مردمی است؛ اگر در زمینهی مسائل اقتصادی مردم را در میدان وارد بکنیم و مردم نقشآفرین بشوند در میدان اقتصاد و میدان تولید، یقیناً پیش خواهد رفت.
پیشرفت مادی كشور در درجهی اول، متوقف بر دو عنصر است: یك عنصر، عنصر علم است؛ یك عنصر، عنصر تولید است. اگر علم نباشد، تولید هم صدمه میبیند؛ كشور با علم پیش میرود. اگر علم باشد، اما بر اساس این علم و بر بنیاد دانش، تولید تحول و تكامل و افزایش پیدا نكند، باز كشور درجا میزند.
علاج مشکلات کشور در درون کشور است، در درون وجود من و شما است. ما هستیم که میتوانیم اقدام بکنیم؛ بلد باشیم که چهکار بکنیم و بفهمیم که راه درست کدام است و با جرأت و دلیرى آن کار را انجام بدهیم؛ آنوقت مشکلات کشور بلاشک حل خواهد شد. بدون شک یک گام بزرگ و بلند، همین اقتصاد مقاومتى است.
یکى دیگر مسئلهى فرهنگ است. در مورد فرهنگ، یک اهتمام بیش از متعارف لازم است تا بتوانیم اقتصاد کشور را بسازیم. حرکت علمى در این ده دوازده سال گذشته حرکت خوبى در کشور بهوجود آمده؛ این حرکت مطلقاً نباید کُند بشود، بلکه باید سرعت و شتاب بگیرد. خیلى از افتخارات ملّى و بخش مهمّى از عزّت ملّى و بخش قابل توجّهى از ثروت ملّى به برکت علم بهدست مىآید.
معناى اقتصاد مقاومتى این است که ما نگاه کنیم، ظرفیّتهاى بىپایانى را که در داخل هست جستجو کنیم، شناسایى کنیم، با برنامهریزى درست و صحیح این ظرفیّتها را فعّال کنیم، این استعدادها به کار گرفته بشوند. هرجایى که ما به ابتکار و استعداد جوانانمان تکیه کردیم، آنجا ناگهان مثل چشمهاى جوشید، شکوفا شد؛ در قضایاى مربوط به مسائل هستهاى، در قضایاى مربوط به مسائل دارویى، در درمانهاى گوناگون، در سلّولهاى بنیادى، در نانو، در این برنامههاى صنعتىِ دفاعى، هرجایى ما سرمایهگذارى کردیم و به این نیروى جوان و علاقهمند و مؤمن و بااخلاص داخلى تکیه کردیم و به او ارج نهادیم، کارمان پیش رفت , مسائل اقتصادى هم همینجور است. در این صورت کشور، هم از لحاط مادّى و اقتصادى، هم از لحاظ اعتبار بینالمللى، هم از لحاظ عزّت ملّى و اعتمادبهنفس ملّت ایران، و هم از لحاظ معنوى و اخلاقى و روحى پیشرفت خواهد کرد.
عامل مهمّ مدیریّت جهادی عبارت است از خودباوری و اعتماد به نفس و اعتماد به کمک الهی. در همهی کارها توکّل به خدای متعال و استمداد از کمک الهی کنیم؛ به کمکهای الهی اعتماد کنیم. وقتی شما از خدای متعال کمک میخواهید، راهها بهسوی شما باز میشود: وَ مَن یَتَّقِ اللهَ یَجعَل لَهُ مَخرَجًا ، وَ یَرزُقهُ مِن حَیثُ لایَحتَسِب. این رزقی که در این آیه و در آیات دیگر گفته شده است، به شکلهای مختلفی به ما میرسد؛ گاهی شما ناگهان در ذهنتان یک چیزی برق میزند، میدرخشد، راهی باز میشود؛ این رزق الهی است؛ در یک برههی فشار، ناگهان یک امید وافری در دل شما بهوجود میآید؛ این همان رزق الهی است. پس اعتماد به کمک الهی و بهکارگیری هوش و دانش این هم یکی از ارکان مقاومت اقتصادی است.
ستون فقرات اقتصاد مقاومتی تولید داخلی است.
اقتصاد مقاومتی مقاومسازی، محکمسازی پایههای اقتصاد است؛ این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم، چه در شرایط غیر تحریم، بارور خواهد بود و به مردم کمک میکند.اقتصاد مقاومتی بهترین راه حلّ مشکلات اقتصادی کشور است.
خرید جنس داخلی یک ضرورت برای مقاومسازی اقتصاد است و بر روی همه چیز این کشور تأثیر میگذارد. باید به این توجّه جدی داشت که این نقش همهی مردم است.
اقتصاد مقاومتی به معنای مقاوم ساختن پایههای اقتصاد، یکی از وظایف عمومی امروز ما است و همه میتوانند در آن نقش ایفا کنند، هم مسئولین و مسئولین قوای سهگانه، هم آحاد مردم، هم کسانی که دارای مهارت کارند، هم کسانی که دارای سرمایهاند، هم صاحبنظران.هرکسی که در این زمینه اقدام و عمل بکند، قطعاً مصداق «وَ عَمِلوا الصالِحات» خواهد بود.عمل در اینجا یک عمل صالح است.
علاج مشكلات كشور پیمودن راه اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی تكیه به درون. چشم را ندوزیم به دست دیگران؛ ما تواناییم، ما ثروتمندیم، هم ثروت انسانی داریم هم ثروتهای زیرزمینی. ثروتهای ما فوقالعاده است.
اگر شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ با زبان دانشگاهی، ایدهی اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنی آن اقتصادی که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند تضمین کنندهی رشد و شکوفائی یک کشور باشد. پس هم دانشگاهها، هم دستگاههای دولتی، هم آحاد مردمی که خوشبختانه توانائی و استعداد این کار را دارند، چه از لحاظ علمی، چه از لحاظ توانائیهای مالی، باید تلاش کنند مسئولیت زمان خود و مقطع تاریخی حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند.
مسئلهی مدیریت مصرف، یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است؛ یعنی مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههای دولتی، هم دستگاههای غیر دولتی، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهی تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادی است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فیسبیلاللّه را دارد.
یک بُعد دیگرِ این مسئلهی تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلی استفاده کنیم؛ این را همه توجه داشته باشند که هیچ تولید غیر ایرانی را مصرف نکنند؛ همت را بر این بگمارند. آحاد مردم مصرف تولید داخلی را بر مصرف کالاهائی با مارکهای معروف خارجی - که بعضی فقط برای نام و نشان، برای پز دادن، برای خودنمائی کردن، در زمینههای مختلف دنبال مارکهای خارجی میروند - ترجیح بدهند. خود مردم راه مصرف کالاهای خارجی را ببندند.
با رشد تولید، یک کشور در دنیا اقتدار حقیقی و آبروی بینالمللی پیدا میکند. لذا این کار بایستی به انجام برسد.
در اقتصاد مقاومتی آن چیزی که مورد انتظار است، یک کار جهشی است.
كاهش وابستگی به نفت از الزامات اقتصاد مقاومتی است.
مردمی كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است.
دانش بنیان كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است.
استفادهی حداکثری از زمان جزو الزامات اقتصاد مقاومتی است. (مثلا فلان کارخانه بجای دو سال، در ظرف هجده ماه به بهرهبرداری برسد).
دکترین اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی الگویی اقتصادی است که در آن سازوکارها و سیاست های اقتصادی به نحوی طراحی و اجرا شود که در برخورد با تکانه های داخلی و خارجی، سیستم اقتصادی انعطاف پذیر عمل کرده و بتواند به اهداف خود اعم از رشد اقتصادی پایدار، برقراری عدالت اقتصادی، کاهش وابستگی اقتصادی و افزایش توان رقابت پذیری جهانی برسد.
بر اساس اسناد و مباحث رسمی موجود در اقتصاد مقاومتی عبارت از ۵ اصل اساسی (اینجا)، ۲۴ ماده سیاست های کلی (اینجا) و ۱۰ اقدام عملی (اینجا)، اقتصاد مقاومتی را می توان در ۸ بخش و ۴۰ زیربخش دسته بندی کرد.
این دسته بندی که مبنای فعالیت های مقاومتی نیوز است و تحت عنوان دکترین اقتصاد مقاومتی از آن یاد می شود، عبارت است از: دولت و بودجه، نظام مالی، تولید داخلی، نفت و انرژی، تجارت خارجی، امنیت اقتصادی، مدیریت اقتصادی و گفتمان سازی.
۷ بخش اول به طراحی سیستم اقتصادی و سازوکارهای مرتبط با آن پرداخته و بخش آخر تحت عنوان گفتمان سازی، نحوه بسط و گسترش این الگو در لایه های مختلف اجتماعی به منظور تبیین و تکمیل آن را تشریح می نماید.
در ادامه این ۸ بخش و زیربخش های آن مورد بررسی قرار گرفته است:
دولت و بودجه
یکی از مسائل مهم که مکاتب مختلف اقتصادی به آن پرداخته اند، نقش دولت در اقتصاد است. در حالت حداکثری، اندیشه های اقتصادی نقش برنامه ریزی و مدیریت متمرکز اقتصاد را برای دولت قائل شده اند؛ در حالت حداقلی نیز دولت باید از اقتصاد خارج شده و هیچگونه دخالتی در امور اقتصادی نداشته باشد.
به تناسب وظایف دولت در اقتصاد، هزینه ها و درآمدهایی نیز برای دولت ها وجود دارد که بایستی به بهترین شکل مدیریت شود تا دولت و اقتصاد را به اهداف خود برساند.
در الگوی اقتصاد مقاومتی، می توان ۳ مورد مرتبط با نقش دولت در اقتصاد و بازطراحی مجدد آن در الگوی اقتصاد مقاومتی و همچنین مدیریت هزینه ها و درآمدهای دولت استخراج نمود. این موارد در ادامه توضیح داده شده است:
نقش دولت: اینکه دولت چگونه در اقتصاد ورود داشته باشد، مسئله مهمی است که در اصل ۳ اقتصاد مقاومتی به آن اشاره شده است. بر این اساس، نقش آفرینی دولت و نهادهای حاکمیتی در برنامهریزی، زمینهسازی، ظرفیّتسازی، هدایت، کمک، تسهیل گری و نظارت در اقتصاد و خروج از تصدی گری و انجام امور غیرحاکمیتی، به عنوان نقش دولت در الگوی اقتصاد مقاومتی مدنظر است.
درآمدهای دولت: مدیریت درآمدهای دولت با توجه به نقشی که در اقتصاد دارد، از مواردی است که در ماده ۱۷ و ۱۸ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به آن اشاره شده است. افزایش سهم مالیات از درآمدهای دولت و کاهش وابستگی بودجه به درآمدهای حاصل از نفت و گاز، در این حوزه مدنظر است.
هزینه های دولت: مدیریت هزینه های دولت با توجه به نقشی که در اقتصاد دارد، از مواردی است که در ماده ۱۶ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به آن اشاره شده است. کاهش هزینه های عمومی دولت و کشور و همچنین اصلاح ساختار و اندازه دولت و نهادهای حاکمیتی و کوچک سازی آن، در این حوزه مدنظر است.
نظام مالی
نظام مالی از بانک، بورس، بیمه، صندوق های اعتباری و ضمانتی و نهادهای سیاستگذار و حاکمیتی در این حوزه تشکیل می شود. این نظام یکی از مهمترین نقش ها را در اقتصاد بر عهده دارد چرا که تعامل میان بازار پول و بازار کالا را در اقتصاد مدیریت می کند.هر چه این نظام هماهنگ تر کار کند و کارآمدتر باشد، منابع مالی به نحو بهتری به تولید و فضای حقیقی اقتصاد تخصیص یافته و در نتیجه، اقتصاد با سرعت بیشتری رو به جلو حرکت می کند.در الگوی اقتصاد مقاومتی، می توان ۳ مورد مرتبط با نظام مالی و اصلاح آن با توجه به الگوی اقتصاد مقاومتی استخراج نمود که پیاده سازی آن، به ایجاد نظام مالی مدنظر در اقتصاد مقاومتی منجر خواهد شد. این موارد در ادامه توضیح داده شده است:
بانک: بانک یکی از شریان های اصلی اقتصاد است که وظیفه دارد منابع را از طریق سپرده های مردمی تجهیز نموده و در اختیار متقاضیان در حوزه تولید و بازرگانی قرار دهد. موارد مرتبط با بانک و نظام بانکی، در ماده ۹ و ۱۹ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفته است. اصلاح نظام بانکی کشور و ایجاد شفافیت اطلاعاتی در آن در تعامل با بازار سرمایه و نظام بیمه با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی و ایجاد ثبات اقتصادی جهت تقویت بخش واقعی، موضوع این بخش است.
بورس: بورس نهادی است که باید تامین مالی بلندمدت تولید را بر عهده داشته باشد و بتواند منابع عمومی را به صورت مستقیم با کمترین هزینه به بخش واقعی اقتصاد برساند. موارد مرتبط با بورس و نهادهای مرتبط، در ماده ۹ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفته است. اصلاح بازار سرمایه کشور در تعامل با نظام بانکی و بیمه ای با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی و ایجاد ثبات اقتصادی برای تقویت بخش واقعی، موضوع این بخش است.
بیمه و ضمانت: نهادهای بیمه ای و ضمانتی در کشور این نقش را برعهده دارند که ریسک تولیدکنندگان، مصرف کنندگان و سرمایه گذاران را کاهش داده و تقاضای پولی ایشان را مدیریت و تسهیل نمایند. موارد مرتبط با بیمه و ضمانت، در ماده ۹ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفته است. اصلاح نظام بیمه ای و ضمانت کشور در تعامل با نظام بانکی و بازار سرمایه با هدف پاسخگویی به نیازهای اقتصاد ملی و ایجاد ثبات اقتصادی برای تقویت بخش واقعی، موضوع این بخش است.
تولید داخلی
ایجاد و تقویت توانایی در کشور برای تولید کالاها و خدمات متعدد، اقدامی است که منجر به افزایش رقابت پذیری، پایداری و رشد اقتصاد خواهد شد. بنابراین استفاده از همه ظرفیت های کشور در حمایت از تولید داخلی، یکی از مهمترین راهبردهای اقتصاد مقاومتی است.
در الگوی اقتصاد مقاومتی، می توان ۱۰ مورد مرتبط با تولید داخلی استخراج نمود که نشان از اهمیت این بخش دارد. این موارد در ادامه توضیح داده شده است:
مردم محوری: یکی از مواردی که موجب افزایش ظرفیت و توان تولید داخلی خواهد شد، استفاده از ظرفیت مردم و نقش آفرینی مردم است. این مهم در اصل ۳ اقتصاد مقاومتی و ماده ۱ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. طراحی سازوکارها، فراهم کردن شرایط و امکانات، تسهیل گری و تامین منابع مالی برای نقش آفرینی مردم در حوزه های مختلف اقتصادی اعم از تولید، سرمایه گذاری و کارآفرینی، در این حوزه مدنظر است.
دانش بنیانی: دانش بنیان کردن بخش های مختلف اقتصاد و ایجاد ارزش افزوده اقتصادی از طریق دانش به جای منابع دیگر تولید، در ایجاد پایداری و رشد و تعالی اقتصادی موثر است. این مهم در اصل ۴ اقتصاد مقاومتی، ماده ۲ سیاست های کلی و اقدام ۵ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. پیاده سازی و اجرای نقشه جامعه علمی کشور، ساماندهی نظام ملی نوآوری، افزایش سهم تولید و صادرات محصولات و خدمات دانش بنیان و همچنین بالابردن سطح فناوری کشور با دانش بنیان کردن بخش های مهم اقتصادی موضوع این بخش است.
ظرفیت های داخلی: استفاده از تمامی ظرفیت های داخلی و جلوگیری از به حاشیه رفتن آن ها، در ایجاد توانمندی برای تولید داخلی ضروری است. این مهم در اصل ۱ و ماده ۲۲ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. شناسایی، به کارگیری و حمایت از ظرفیت های داخلی و درونزای کشور از جمله صنایع دریایی، هوایی، دارویی، حمل و نقل، ترانزیت، گردشگری و … به منظور افزایش درآمد و اشتغال و همچنین افزایش توان آفندی کشور، در این حوزه مدنظر است.
صنایع کوچک و متوسط: صنایع کوچک و متوسط به عنوان خط مقدم اقتصاد و تولید داخلی کشور که در متن جامعه اشتغال ایجاد می کند، مطرح است. حمایت از این صنایع به صورت عام در اقدام ۲ و به صورت خاص در اقدام ۱۰ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. حمایت از صنایع کوچک و متوسط، احیای ظرفیت های تولیدی و تقویت آن، در این حوزه مدنظر است.
پیشران های اقتصادی: حمایت از صنایعی که می توانند نقش لوکوموتیو اقتصادی را ایفا نموده و دیگر صنایع و تولیدات کشور را به حرکت درآورند، در توانمند کردن تولید داخلی حائز اهمیت است. این مهم در اقدام ۱ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. شناسایی و حمایت از فعالیت های اقتصادی مادر و اولویت دار از جمله بخش مسکن، به منظور به حرکت درآوردن دیگر بخش های تولیدی کشور، در این حوزه مدنظر است.
زنجیره تامین: زنجیره تامین از تهیه مواد اولیه گرفته تا فروش، فرآیندی است که در ایجاد تسهیل برای تولیدات داخلی موثر است و نقش اثرگذاری دارد. در ماده ۵ و ۲۳ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. طراحی زنجیره تولید تا مصرف به منظور سهم بری عادلانه عوامل زنجیره متناسب با نقش آنها در ایجاد ارزش و همچنین ایجاد شفافیت در نظام توزیع و قیمت گذاری محصولات و نظارت هدفمند بر بازار، موضوع این بخش است.
بهره وری و کیفیت: افزایش بهره وری در فرآیند تولید و همچنین افزایش کیفیت محصولات تولیدی، در افزایش پایداری و رقابت پذیری اقتصاد نقش حائز اهمیتی دارد. در ماده ۳ و ۸ و ۲۴ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. رشد بهره وری در اقتصاد با تقویت عوامل تولید، ارتقای کیفیت تولید و افزایش پوشش استاندارد برای کلیه محصولات داخلی، در این حوزه مدنظر است.
آمایش سرزمین: طراحی نقشه تولیدی کشور مبتنی بر شرایط مناطق مختلف، منجر به صرفه جویی در منابع و افزایش بازدهی تولید می شود. این مهم در ماده ۳ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. شناسایی مزیت های اقتصادی مناطق مختلف کشور و به کارگیری و استفاده از آنها، در این حوزه مدنظر است.
مدیریت مصرف: استفاده مردم از تولیدات داخلی به جای تولیدات خارجی، حمایتی بی بدیل از تولید است؛ با این حال مصرف بی رویه و خارج از الگوی صحیح مواد اولیه، واسطه ای و مصرفی، منابع و تولیدات داخلی را با مشکل مواجه می کند. ماده ۸ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم پرداخته است. مدیریت مصرف با اجرای سیاست های کلی اصلاح الگوی مصرف و ترویج مصرف تولیدات داخلی، موضوع این بخش است.
فرهنگ سازی: فرهنگ کار و کارآفرینی در جامعه بایستی محترم شمرده شده و ارج نهاده شود تا تولیدکنندگان داخلی، انگیزه بیشتری داشته باشند و مردم نیز به سمت ایجاد مشاغل تولیدی حرکت کنند. ماده ۲۰ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره دارد. گسترش فرهنگ تولید ثروت، بهره وری، کارآفرینی و اشتغال مولد، در این حوزه مدنظر است.
نفت و انرژی
یکی از ظرفیت های خدادادی اقتصاد کشور، منابع طبیعی و توان تولید انرژی های مختلف از جمله نفت، گاز و برق است. استفاده صحیح از این ظرفیت که کشورهای زیادی از آن بی بهره اند، منجر به رشد و شکوفایی قابل توجه اقتصاد می شود؛ در مقابل استفاده نادرست از آن، اقتصاد کشور را در حالت ناپایدار قرار می دهد و منجر به شرایطی مشابه رکود تورمی در دوره های مختلف می شود.
در الگوی اقتصاد مقاومتی، می توان ۵ مورد مرتبط با حوزه نفت و انرژی را استخراج نمود. این موارد در ادامه توضیح داده شده است:
نفت و گاز: نفت و گاز از منابع طبیعی اصلی کشور است که بایستی به درستی استخراج شده و از درآمدهای آن در جهت افزایش قدرت اقتصادی و ثروت آفرینی استفاده شود. در ماده ۱۳ و ۱۴ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. افزایش ذخایر راهبردی نفت و گاز و توسعه ظرفیت های تولید به ویژه در میادین مشترک و همچنین حراست از پایداری درآمدهای نفتی و گازی با انتخاب مشتریان راهبردی، ایجاد تنوع در روش های فروش و مشارکت دادن بخش خصوصی در فروش، در این حوزه مدنظر است.
پتروشیمی و فرآورده های نفتی: ایجاد ارزش افزوده از طریق منابع طبیعی کشور، درآمدزایی از این نعمت های خدادادی را افزایش داده و منجر به افزایش اشتغال و رشد اقتصادی می شود. در ماده ۱۳ و ۱۵ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. افزایش تولید و صادرات پتروشیمی و فرآورده های نفتی به منظور افزایش ارزش افزوده حاصل از نفت و گاز و همچنین تکمیل زنجیره ارزش آن، در این حوزه مدنظر است.
برق و نیروگاه: استفاده از ظرفیت نیروگاهی کشور در تولید برق و صادرات آن، در حوزه انرژی کشور حائز اهمیت است. این مهم در ماده ۱۳ و ۱۵ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و اقدام ۶ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. افزایش صادرات برق و استفاده از ظرفیت های داخلی به ویژه در حوزه نیروگاه سازی، موضوع این بخش است.
هدفمندی یارانه ها: طرح بزرگ هدفمندی یارانه با هدف کاهش مصرف انرژی کشور و واقعی سازی قیمت آن و همچنین توزیع عادلانه این ثروت اجرا شد. با این حال ادامه این طرح در رسیدن کامل به اهداف خود نیازمند اصلاح آن است. این مهم در ماده ۴ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. استفاده از ظرفیت اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها و تکمیل و بهبود آن در جهت افزایش تولید، اشتغال، بهره وری، کاهش شدت انرژی و ارتقای شاخص های اجتماعی، موضوع این بخش است.
بهره وری انرژی: بهره ور کردن تولید و مصرف انرژی در همه حوزه ها، ظرفیت صرفه جویی بسیار بالایی را در کشور ایجاد می نماید. این مهم در ماده ۱۵ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و اقدام ۹ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. توسعه تولید کالاهای دارای بازدهی بهینه بر اساس شاخص شدت مصرف انرژی و ارتقای بهره وری انرژی در همه حوزه ها، موضوع این بخش است.
تجارت خارجی
تجارت خارجی به عنوان مهمترین بستر تعامل اقتصادی کشور با دیگر کشورها، نیازمند طراحی هوشمندانه است؛ در واقع طراحی رژیم تجاری کشور بر اساس الگوی اقتصاد مقاومتی به این معنا که تعاملات تجاری با چه کشورهایی، در چه محصولاتی، در چه سطحی و با چه سیاست هایی باید انجام شود، بسیار مهم و موثر است و منجر به افزایش قدرت اقتصادی کشور و پایداری اقتصادی می گردد.
در الگوی اقتصاد مقاومتی، ۷ مورد مرتبط با تجارت خارجی مورد توجه قرار گرفته است. این موارد در ادامه توضیح داده شده است:
رژیم تجاری: طراحی رژیم تجاری کشور به صورت هوشمندانه، تعاملات اقتصادی کشور با دیگر کشورها را مدیریت می کند. در اصل ۲ اقتصاد مقاومتی و ماده ۶ و ۱۲ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. طراحی رژیم تجاری کشور با ایجاد تنوع در مبادی تامین کالاهای وارداتی و صدور کالاهای صادراتی به منظور کاهش وابستگی به کشورهای محدود و خاص و توسعه پیوندهای راهبردی با کشورها به ویژه کشورهای منطقه، موضوع این بخش است.
صادرات و سیاست های حمایتی: صادرات موتور محرک تولید داخلی است که باید مورد حمایت قرار گیرد؛ اما این حمایت بایستی هوشمندانه و توانبخش باشد. در ماده ۱۰ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. حمایت هدفمند از صادرات به تناسب ارزش افزوده و خالص ارزآوری مثبت با تسهیل مقررات و ثبات رویه در قانونگذاری، سیاست های تشویقی، گسترش خدمات تجاری و تامین زیرساختهای مورد نیاز و همچنین شکل دهی بازارهای جدید صادراتی به ویژه در منطقه، موضوع این بخش است.
قراردادهای خارجی: مدیریت قراردادهای تجاری و اقتصادی کشور با دیگر کشورها به گونه ای که منجر به افزایش قدرت اقتصادی و ارزش افزوده برای ظرفیت های داخلی گردد، جهت کاهش وابستگی اقتصادی و افزایش توانمندی های داخلی ضروری است. درماده ۱۰ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و اقدام ۳ و ۷ اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. برنامه ریزی برای سرمایه گذاری خارجی با هدف صادرات و استفاده از فرصت خریدها و معاملات خارجی برای حمایت از تولید داخلی و با شرط انتقال فناوری ضمن آن، موضوع این بخش است.
مناطق آزاد و ویژه: مناظق آزاد و ویژه اقتصادی، یکی از ظرفیت های گسترش تجارت خارجی در کشور است که بایستی به بهترین شکل در جهت افزایش قدرت اقتصادی مورد استفاده قرار گیرند. در ماده ۱۱ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. توسعه حوزه عمل مناطق آزاد و ویژه اقتصادی با هدف انتقال فناوری های پیشرفته و گسترش و تسهیل تولید و صادرات کالا و خدمات و تامین نیازهای ضروری و منابع مالی از خارج کشور، موضوع این بخش است.
ارز خارجی: مدیریت عرضه و تقاضای ارز خارجی و کاهش وابستگی به ارزهای خاص از جمله دلار و یورو، اقدام مهمی در جهت کاهش وابستگی تجاری و اقتصادی است. در ماده ۱۰ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی و اقدام ۴ اقتصاد مقاومتی، به این مهم اشاره شده است. استفاده از سازوکارهایی از جمله مبادلات تهاتری برای کاهش نیاز به ارز در تجارت و ایجاد شفافیت در حوزه ارزی کشور، موضوع این بخش است.
شفافیت تجاری: ایجاد شفافیت در فرآیندهای تجاری کشور، علاوه بر جلوگیری از فساد منجر به برنامه ریزی صحیح و گسترش رقابت پذیری و تسریع در امور تجاری می گردد. در ماده ۱۹ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. افزایش شفافیت در حوزه تجاری کشور و استفاده از ظرفیت های گمرک و دیگر نهادهای مرتبط در این زمینه، موضوع این بخش است.
قاچاق کالا: جلوگیری از قاچاق کالا به منظور حمایت از تولیدات داخلی و همچنین جلوگیری از فساد تجاری، حائز اهمیت است. این مهم در اقدام ۸ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. طراحی سازوکارها و انجام اقداماتی برای مبارزه جدی با قاچاق، موضوع این بخش است.
امنیت اقتصادی
یکی از مهمترین نتایج اجرای اقتصاد مقاومتی، ایجاد امنیت اقتصادی است. امنیت اقتصادی به این معناست که خانوارها و بنگاه های اقتصادی، در تامین کالاها و خدمات اساسی و مورد نیاز خود با مشکل مواجه نشوند، انجام فعالیت های اقتصادی با مخاطرات غیر قابل پیش بینی روبرو نباشد و فضای اقتصاد از نوسان بیش از حد دور باشد.
بر اساس مطالعات علمی، امنیت اقتصادی عبارت است از آزادی از هر نوع ترس، شک و ابهام در بلااجرا ماندن تعهدات و مطالبات و در عین حال، حصول اطمینان از برخورداری از ثمره فعالیتهایی که در زمینه تولید ثروت و توزیع و مصرف آن صورت میگیرد.
امنیت اقتصادی، وضعیت باثباتی از شرایط و ساختار فعلی و افق معلوم و روشنی از آینده است که در آن فرد، جامعه، سازمان و دولت احساس رهایی از خطر کرده و بهطور بهینه میتوانند به تولید، توزیع و مصرف ثروت بپردازند. بهعبارت دیگر یک جامعه را زمانی میتوان از لحاظ اقتصادی ایمن دانست که ثبات در آن جامعه وجود داشته و خانوارها و بنگاهها بهعنوان مهمترین نهادهای اقتصاد و بازار بتوانند در محیط رقابتی سالم و با میزان اطلاعات یکسان، به بهینهسازی رفتار خود بپردازد.
در الگوی اقتصاد مقاومتی، می توان ۵ مورد مرتبط با امنیت اقتصادی استخراج نمود که اجرای آنها، به تحقق اقتصاد مقاومتی و در نتیجه امنیت اقتصادی منجر خواهد شد. این پنج مورد در ادامه توضیح داده خواهد شد:
نیازهای اساسی: این مورد از امنیت اقتصادی در ماده ۶ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. افزایش تولید داخلی نهاده ها و کالاهای اساسی بویژه در اقلام وارداتی و همچنین ایجاد تنوع در مبادی وارداتی این قبیل محصولات (در صورت عدم وجود توان تولید) به منظور کاهش مخاطرات ناشی از عدم تامین آن در شرایط مختلف، کاهش وابستگی به کشورهای خاص در تامین این نیازها و در نتیجه افزایش امنیت اقتصادی، در این حوزه مدنظر است. از جمله مصادیق این مورد می توان به نیازهای اصلی و اساسی خانوار مانند غذا و مسکن اشاره کرد.
اقلام راهبردی: این مورد از امنیت اقتصادی نیز در ماده ۶ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. اولویت دادن به تولید محصولات و خدمات راهبردی و ایجاد تنوع در مبادی تأمین کالاهای وارداتی آن (در صورت عدم وجود توان تولید) به منظور کاهش مخاطرات ناشی از عدم تامین آن در شرایط مختلف، کاهش وابستگی به کشورهای خاص در تامین این نیازها و در نتیجه افزایش امنیت اقتصادی، در این حوزه مدنظر است. از جمله مصادیق این مورد می توان به مواد اولیه مورد نیاز و فناوری های کلیدی صنایع اشاره کرد.
امنیت غذایی: این مورد از امنیت اقتصادی در ماده ۷ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. تامین امنیت غذایی کشور از طریق ایجاد ذخایر راهبردی، افزایش کمی و کیفی تولید و فراهم کردن زیرساخت های مورد نیاز آن، در این حوزه مدنظر است.
امنیت درمانی: این مورد از امنیت اقتصادی نیز در ماده ۷ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. تامین امنیت درمانی کشور از طریق ایجاد ذخایر راهبردی، افزایش کمی و کیفی تولید و فراهم کردن زیرساخت های مورد نیاز آن، در این حوزه مدنظر است.
مفاسد اقتصادی: این مورد از امنیت اقتصادی در اقدام ۸ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. طراحی سازوکارها و انجام اقداماتی برای مبارزه جدی با فسادهای پولی و مالی و زدوبست های اقتصادی و ویژه خواری به منظور ایجاد امنیت عمومی در فضای اقتصادی کشور و بازار و کسب و کار، در این حوزه مدنظر است.
مدیریت اقتصادی
در ادبیات مدیریت، تعاریف متعددی برای مفهوم مدیریت اقتصادی ارائه شده است. با این حال به طور ساده می توان گفت که مدیریت، تخصیص منابع یک سازمان اعم از سرمایه انسانی، مالی، تجهیزات و … به کارهای متفاوت جهت رسیدن به اهداف است. برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل، از وظایف اصلی مدیریت است که در ادبیات علمی این حوزه بیان می شود و عمده صاحب نظران این حوزه در آن اتفاق نظر دارند.
با این تعاریف، اقتصاد نیز از بعد کلان نیازمند مدیریت است؛ به این معنا که منابع اقتصادی اعم از پولی و غیرپولی و به ویژه سرمایه های انسانی، به مهمترین کارها تخصیص یافته تا اهداف نظام مدنظر برآورده شود. در واقع برنامه ریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل اقتصاد، وظایفی هستند که در مدیریت اقتصادی مطرح بوده و بایستی به آن پرداخته شود.
این که اطلاعات به چه شکل تامین شود، سازماندهی فعالان اقتصادی کلان و خرد چگونه انجام شود، ارتباطات با داخل و خارج نظام اقتصادی چگونه باشد و خروجی های این نظام با چه شاخصی سنجیده شود، از مسائلی است که در این حوزه مدنظر است.
در الگوی اقتصاد مقاومتی، می توان ۴ مورد مرتبط با مدیریت اقتصادی استخراج نمود که اجرای آنها، به ایجاد نظام مدیریت اقتصادی مدنظر در اقتصاد مقاومتی منجر خواهد شد. این چهار مورد در ادامه توضیح داده خواهد شد:
شفافیت اطلاعات: دسترسی به اطلاعات شفاف جهت برنامه ریزی در اقتصاد و مدیریت آن، هم نیاز دولت است و هم نیاز بنگاه ها. لذا ضروری است در بخش های مختلف اقتصاد، اطلاعات به صورت شفاف تولید شده و در اختیار عموم قرار گیرد. این اقدام موجب جلوگیری از فسادهای ناشی از عدم شفافیت اطلاعات نیز خواهد شد. در مواد ۱۹ و ۲۳ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. راه اندازی سازوکارهای شفافیت زا و سامانه های اطلاعاتی در حوزه های مختلف که زمینه برنامه ریزی و کاهش فساد در اقتصاد را فراهم می آورد، در این حوزه مدنظر است.
مدیریت یکپارچه: جلوگیری از تعدد نهادی در تصمیم گیری های اقتصادی و ایجاد یک فرماندهی اقتصادی واحد جهت یکپارچه سازی تصمیمات و رویکرد اقتصادی کشور، از موارد مهم در مدیریت اقتصادی است که در ماده ۲۲ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. مدیریت یکپارچه اقتصادی به منظور رصد وضعیت کشور، برنامه ریزی برای واکنش نسبت به مخاطرات احتمالی داخلی و خارجی و تصمیم گیری در خصوص آنها، در این حوزه مدنظر است.
سازمان های بین المللی: نحوه تعامل با سازمان های خارجی در حوزه اقتصاد و طراحی نوع تعاملات و ارسال و دریافت اطلاعات و دیگر منابع از آنها، موضوعی حائز اهمیت در مدیریت اقتصادی است که عدم توجه به آن، موجب می شود تا کشور در معرض مخاطرات مختلف قرار گیرد. در ماده ۱۲ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. استفاده از ظرفیت های دیپلماسی و سازمان های بین المللی و منطقه ای به منظور کاهش آسیب پذیری و افزایش قدرت اقتصادی، در این حوزه تاکید شده است.
شاخص های اقتصادی: به منظور کنترل و ارزیابی حرکت اقتصادی کشور، ضروری است شاخص هایی متناسب با اهداف ملی تدوین گردد. این مهم در اصل ۵ اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. بررسی وضعیت اقتصادی کشور و میزان تحقق اقتصاد مقاومتی با استفاده از شاخص های مختلف اقتصادی مانند شاخص عدالت که مبتنی بر چشم اندازهای کشور است، علاوه بر رصد شاخص های متعارف مثل رشد اقتصادی، در این حوزه مدنظر است.
گفتمان سازی
رویکرد و الگوی اقتصادی کشور، بایستی در همه سطوح ترویج و گفتمان سازی شود تا اقشار مختلف ضمن شناخت آن، خود را در حد توان و جایگاه با آن تطبیق دهند و در این حوزه اثرگذاری داشته باشند. بنابراین گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی به عنوان الگوی اقتصادی کشور، در این همراهی عمومی حائز اهمیت است.
در الگوی اقتصاد مقاومتی، می توان ۳ مورد مرتبط با گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی را استخراج نمود. این سه مورد عبارتند از:
گفتمان علمی: وارد کردن الگوی اقتصاد مقاومتی به مطالعات و پژوهش های علمی و دانشگاهی، در تدقیق و توسعه این الگو موثر است. این مهم در ماده ۲۱ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی مورد اشاره قرار گرفته است. تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن در محیط های علمی از طریق همایش ها و مقالات و پژوهش های علمی و … به منظور تبدیل به گفتمان فراگیر و رایج ملی، موضوع این بخش است.
گفتمان آموزشی: وارد کردن الگوی اقتصاد مقاومتی به مفاد دوره های مختلف آموزشی در کشور جهت افزایش آگاهی عمومی از این الگو و همراهی با آن توسط عموم جامعه حائز اهمیت است. در ماده ۲۱ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن در محیط های آموزشی از طریق برگزاری برنامه های آموزشی و اصلاح مفاد درسی آموزش پایه و عالی و … به منظور تبدیل به گفتمان فراگیر و رایج ملی، موضوع این بخش است.
گفتمان رسانه ای: وارد کردن الگوی اقتصاد مقاومتی به زمینه های فعالیت رسانه ای در کشور جهت پیگیری مستمر اجرای این الگو و ارزیابی آن، در رسیدن این الگو به اهدافش حائز اهمیت است. در ماده ۲۱ سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی به این مهم اشاره شده است. تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی و گفتمان سازی آن در محیط های رسانه ای از طریق انتشار مباحث مرتبط با اقتصاد مقاومتی در رسانه ها و جریان سازی رسانه ای و … به منظور تبدیل به گفتمان فراگیر و رایج ملی، موضوع این بخش است.
چرا در اجرای اقتصاد مقاومتی وا ماندهایم؟
طی سالهای اخیر مولفههای اصلی اجرای اقتصاد مقاومتی مانند ممنوعیت واردات کالاهایی که مشابه داخلی دارد، گسترش بازارهای هدف، فرهنگسازی مصرف کالای ایرانی، حمایت از صنایع تولیدی داخلی در کشور صورت نگرفته است در این یادداشت به چرایی این موضوعات میپردازیم.
آنطور که مشهود است با تمام اقدامات صورت گرفته مانند ایجاد ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، ایجاد کارگروه پیگیری اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی و یا تلاش برای پایدار نگه داشتن تولید در کشور، نتایج در این زمینهها به اندازه ظرفیتهای موجود نبوده و همین امر باعث شده است که رهبری مداوم به این موضوع بپردازند.
نگاه سیاسی به مسائل اقتصادی
مشکل اقتصاد مقاومتی از زمانی شروع شد که نگاه علمی جای خود را به نگاه سیاسی در اقتصاد داد، چه بخواهیم چه نخواهیم اقداماتی که در بالا مطرح شد هزینهها و چه بسا سختیهای گوناگونی برای دولت دارند که میتواند از محبوبیت آنها در بین مردم بکاهد.
اقتصاد مقاومتی مانند جراحی یک اقتصاد تک محصولی تنبل و ضعیف است که میخواهد به یک اقتصاد پویا و چابک و روی پای خود تبدیل شود، مشخص است چنین جراحی هم سخت است.
چرا افزایش تعرفه و یا ممنوعیت واردات کالاهایی که در داخل تولید میشوند انجام نشد؟
مسئولان اقتصادی تدبیر و امید نشان دادهاند تابع مشی اقتصاد آزاد هستند، آنها محدودیت و یا ممنوعیت را نمیپسندند زیرا بر این باورند که محدودیت از سوی دولت مصداق دخالت دولت در اقتصاد است که از دیدگاه آنها امری مقبوح است.
از سوی دیگر مسئولان دولتی در برخوردهایی که با مردم داشتند نشان دادهاند خودشان به استفاده از کالای ایرانی اعتقادی ندارند و حتی به مصرف کالای خارجی تفاخر هم میکنند در این شرایط نمیتوان انتظار خاصی از آنها داشت.
سومین دلیلی که میتوان برای این موضوع نام برد دخیل بودن و ایضا سودمند بودن مسئولان اقتصادی دولت در روند واردات است. بدنه اقتصادی دولت از ذی نفعان واردات هستند، چگونه میخواهند تصمیمی بگیرند که مخالف سودشان باشد؟!
چرا نقدینگی به سمت تولید نرفت؟
دولت روحانی در شرایطی شروع به کار کرد که تورم بیش از 20 درصدی بر اقتصاد ایران حاکم بود، در آن مقطع مسئولان اقتصادی دولت برای کاهش تورم پیشنهاد به افزایش نرخ سود سپرده بانکی کردند، با وجود اینکه این هدف محقق شد اما همین موضوع رکود در اقتصاد را هم پدید آورد.
این یعنی تولید کنندگان با یک رقیب بسیار قدرتمند به نام بانکها در حال رقابت بودند، آنها باید وارد صنعتی میشدند که بیش از 25 درصد سود داشته باشد که عملا چنین موضوعی غیر ممکن بود.
با افزایش سود سپرده هر روز بر عطش بانکها برای جذب سرمایه اضافه میشد، بانکها و موسسات مالی پس از مدتی متوجه شدند که بازپرداخت سود سپرده بسیار کار دشواری است از همین رو به سمت زمینداری و بنگاهداری حرکت کردند در کنار این از اصل سپردههای جدید برای باز پرداخت سود سپردههای قدیمی استفاده میکردند.
این در حالی بود که اکثر صنایع تولیدی کشور به دلیل عدم گردش سرمایه و رکود در حال نابودی بودند، اما دولت هیچ برنامهای برای هدایت سرمایه به بخش تولید نداشت.
چرا ضمن از دست دادن بازار داخلی، در کشف بازارهای خارجی هم ناکام بودیم؟
دولت یازدهم و دوازذهم برای گرهگشایی معضل تولید نسخه مذاکره و دنبال آن جذب سرمایه گذاری خارجی را پیچیدند. اقتصاددانان دولت تدبیر بر این باورند که بدون حضور غولهای بزرگ خارجی اقتصاد ایران ره به جایی نمیبرد آنها آنچنان بر این نگاه خود استوار هستند که اساسا نگاه به تواناییهای داخلی برای آنها نوعی عقب افتادگی به حساب میآید.
با این نگاه برجام منعقد شد و قرار بر این شد که نعمت از سمت دیگر کشورها به ایران سراریز شود.
طبق آخرین آمار در مدت زمانی که از برجام میگذرد میزان جذب سرمایه خارجی ایران کمتر از 5 میلیارد دلار بوده است، این در حالی است که حجم ارز خانگی شهروندان ایرانی بیش از 25 میلیارد دلار برآورد میشود؛ این یعنی اگر دولت میتوانست تنها دلارهای خانگی را در این مدت زمان به جریان بیاندازد عایدی آن 5 برابر سرمایه گذاری خارجی محقق شده پس از برجام بود.
بعد از این توافق نه تنها بازارهای کشورهای هدف برای ایران افزایش نیافت بلکه ایران خود به بازار هدف کشورهای اروپایی تبدیل شد، افزایش سه برابری واردات از فرانسه خود شاهدی بر این مدعاست.
البته برخی بر این باورند که افزایش واردات ایران از کشورهای اروپایی علل الخصوص کشورهای عضو پنج به علاوه یک بخشی از روح برجام است . پسبا این روند نه تنها نتوانستیم به بازارهای هدف جدید دست پیدا کنیم بلکه بازارهای موجود را هم در داخل کشور از دست دادیم.
اقتصاد مقاومتی در ژاپن
در آخر شاید بیان سرگذشت کشور ژاپن برای مسئولان اقتصادی ایران خارج از لطف نباشد؛ کشوری که از هیچ، حالا به همه چیز رسیده است.
ژاپن پس از جنگجهانی دوم تمام مزیتهای اقتصادی خود را از دست داد، نه توان کشاورزی در آنجا وجود داشت و نه دسترسی به انرژی فسیلی، حتی نیروی انسانی کارآمد زیادی هم نداشتند اما امروز این کشور به عنوان یکی از اقتصادهای برتر دنیا شناخته میشود.
ژاپن پس از جنگ جهانی دوم با صد در صد کردن تعرفه کالاهای ورودی به کشورش واردات کالاهای مصرفی را به نزدیک صفر رساند در این شرایط تولید کنندگان این کشور مجبور به تولید کردند.
در شروع محصولات تولیدی این کشور حتی قابلیت استفاده در داخل خود ژاپن را هم نداشتند اما هیچگاه مسئولین این کشور راضی به واردات نشدند؛ پس از مدتی با حمایتهای دولت، اتکا به درون و خود باوری حالا این کشور به چنین جایگاه رفیعی رسیده است.
ضرورت مقاومت اقتصادی
با ظهور انقلاب اسلامی، شکل جدیدی ازحکومت در دنیا پدیدار شد که بنای سازگاری با قطب قدرت استکبار را نداشته و به مبارزه با استکبار پرداخت. ظهور چنین حکومتی آن هم درمنطقه خاورمیانه که ازلحاظ اقتصادی و ژئوپلیتیکی دارای اهمیت بسیار زیاد است، باعث شد که نظام استکبار جهانی با تمام قوا به مبارزه با انقلاب برخیزد. با پایان یافتن جنگ و عدم پیروزی استکبار در زمینه های نظامی، تهاجمات به عرصههای دیگرکشیده شد. یکی از این عرصهها که خصوصاً در سالهای اخیر با تهاجمات گسترده همراه بوده است، "عرصه اقتصادی" است. بنابراین خود انقلاب اسلامی مکلف به نوآوری و نظریهپردازی و الگوسازی در عرصههای جدید اقتصادی است. هرکشوری که علم استکبارستیزی را برپاکند، نیازمند چنین الگوهایی است. یکی ازاین مفاهیم "اقتصاد مقاومتی" است.
چرا که سربلندی و موفقیت در این مسیر دشوار، نیازمند همدلی و همکاری صمیمانه مسئولین و مردم خواهد بود.
با توجه به بررسی همه عوامل موثر و زیر سیستم دراقتصاد مقاومتی باید گفت که تحریمها نمیتوانند خلل مهمی برای کشوری با قدرت جمهوری اسلامی ایران وبا این مرزهای گسترده و منابع خدادادی ایجاد کنند، کشوری که به خدای متعال اتکا دارد وملتی استوار و هوشمند است حتماً پیروز این میدان خواهد بود. نظام اسلامی قادر است با برنامهریزی، تلاش، تدوین استراتژی ها و اقدامات لازم با محوریت اقتصاد مقاومتی، بخش عمده ای از تهدیدهای امروزین را نیز به فرصت تبدیل کند.
نقش مردم در تکوین اقتصاد مقاومتی
تحقق اقتصاد مقاومتی صرفاً با مشارکت مردمی امکان پذیراست ولاغیر. برای بالابردن مشارکت مردمی باید از هرنوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد. فضایی باید برکشور و جامعه حاکم گردد که همه مردم خودشان را مولد دراقتصاد و شریک درپیشرفت و مقاومت کشور، حس کنند و برآن ببالند. در نظریه های اقتصادی نقش مردم به عنوان مصرف کنندگان کالاها بسیار حائز اهمیت است.
از مهمترین نقشهای مردم درتحقق اقتصادی می توان به موارد ذیل اشاره کرد :
مدیریت مصرف
امروزه تعادل درمصرف یک حرکت جهادی است و همه دستگاههای دولتی و غیردولتی و همچنین آحاد مردم باید موضوع پرهیز ازاسراف و استفاده ازتولیدات داخلی را جدی بگیرند. جلوگیری ازهرگونه اسراف وتبذیر، مهمترین اصل در ارائه یک الگوی اسلامی مصرف است. از این رو خداوند درآیه 67 سوره فرقان، حرکت در مداری به دور از افراط و تفریط را رسیدن به پایداری دانسته است. پس فرد یا جامعه ای که در مسیر پایداری درمصرف حرکت کند به پایداری دراقتصاد می رسد و جامعه به همان مطلوب یعنی اقتصاد سالم ، شکوفا و مقاومتی دست خواهد یافت.
قناعت (ساده زیستی ودوری ازتجملات)
امیرمومنان علی (ع) بهترین اقتصاد و زندگی سالم اقتصادی که آسایش انسان را تامین کند ، اقتصاد مبتنی بر قناعت تعریف می کنند، پس قناعت و اقتصاد واقعی به معنای مصرف به مقدار کفایت است که مهمترین عامل در ایجاد آسایش پایدار و راحتی دانسته شده است. مردم جامعه باید تفکر خود را نسبت به مصرف تغییردهند و ازمصرف گرایی و ریخت وپاش غیرضروری درهمه ی موارد خودداری کنند. ( عروسی ها ، ختم ها ، مهمانی ها ، مساجد ، وسایل منزل و ..... )
تولید ثروت حلال ( فقط مابه ازای کار )
تولید ثروت حلال باید درجامعه نهادینه شود و درکنار آن تولید ثروت های کاذب از طریق دلالی به امر مذموم درمیان آحاد جامعه مبدل شود.
ترجیح مصرف کالای داخلی برکالای خارجی
پرواضح است که مردم حق استفاده از کالای باکیفیت را دارند ، ولی ترجیحاً باید کالای ساخت داخل را مصرف کنند و این امر نیازمند تحکیم نگاه علمی است ، به نحوی که دست اندرکاران عرصه تولید، دولت ودانشگاهها حلقه ارتباط صمیمی وتعامل پایداری را باید با یکدیگر داشته باشند. زیرا صیانت از اعتبار تولید داخلی درعرصه جهانی وظیفه ملی واسلامی است ، و منافع زود گذر نباید منفعت ملی را به خطر بیندازد.
چرا اقتصاد مقاومتی «توهم» نیست؟
در واقع آنچه بیش از پیش مردم را از اقتصاد کشور و بالاتر از آن از اقتصاد مقاومتی، مأیوس میسازد، نبود تأثیرات عملی این سیاستها در زندگی مردم است. بنابراین شایسته نیست در پیگیری جهت اقدام، تأخیر یا معطلی در این زمینه از سوی دولت بهعنوان قوهی مجریه و عملکننده و به تعبیری مخاطب اصلی شعار «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل» و نیز از سوی سایر مسئولین همچون مجلس، قوهی قضائیه، رسانهی ملی و نهادهای فرهنگی دیگر صورت پذیرد.
تصور اینکه سیاستهای اقتصاد مقاومتی، سیاستهایی ایدهآلی و توهمی و ناشی از خیالپردازی و نه واقعیتهای موجود است، یکی از آسیبهای جدیای است که در برابر هر اصلاح اقتصادی در کشور ممکن است به وجود بیاید و کارآمدی و در نتیجه تحققپذیری آن را دچار خدشه سازد. رهبری معظم انقلاب در بیانات خود در ابتدای سال 93 در حرم مطهر رضوی در رد این تصور چنین فرمودند: «سؤال دوّم {دربارهی اقتصاد مقاومتی}این بود که آیا این برنامهی اقتصادی که شما میگویید اقتصاد مقاومتی، یک امر خیالی و توهّمی است و آرزو دارید که انجام بگیرد؛ یا نه، عملاً ممکن است؟ پاسخ این است که خیر، کاملاً، عملاً، حتماً ممکن است؛ چرا؟ بهخاطر ظرفیتها؛ چون این کشور، دارای ظرفیتهای فوقالعاده است».
و از همین رو بارها و بارها این سیاستها را مورد وفاق تمامی نخبگان و اقتصاددانان جامعه دانسته و بر تبیین علمی صحیح و درست از این سیاستها در مجامع نخبگانی و دانشگاهی و علمی تأکید کردند: «این یک فکر است، یک مطالبهی عمومی است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهی، همین ایدهی اقتصاد مقاومتی را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنیها و خصومتهای شدید میتواند تضمینکنندهی رشد و شکوفایی یک کشور باشد» (بیانات در دیدار دانشجویان، 16/5/1391).
بعد از نامگذاری امسال به نام اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل اولین نکتهای که به ذهن نگارندهی این نوشتار رسید این بود که بعد از تأکیدات مکرر مقام معظم رهبری در اجرای سیاستهای اقتصاد مقاومتی به انحای مختلف و در زمانها و مکانهای متعدد، بهویژه در توصیههای مکرر به دولتمردان، ایشان راه محقق شدن این سیاستها را از طریق نامگذاری سال دانسته و سعی کردند تا از این طریق این مهم را پیگیری نمایند. از سوی دیگر مجموعه شرایط داخلی و متغیرهای منطقهای و بینالمللی از اهمیت و اولویتدار بودن مسائل اقتصادی از بین مجموعه مسائل گوناگون کشور اعم از فرهنگی، اخلاقی و اجتماعی حکایت میکند.
اما آنچه بهنوعی پاشنه آشیل و چشم اسفندیار نظام جمهوری اسلامی است، مسئلهی سامان دادن به اقتصاد کشور است. رهبری معظم انقلاب نیز به این نکته اذعان فرمودند: «انقلاب، ما را از وابستگی سیاسی نجات داد. در راه استقلال اقتصادی هم کارهای زیادی شده است؛ اما همت همهی ملت ایران از قشرهای مختلف را میطلبد تا کشور بتواند از لحاظ اقتصادی کاری بکند که دیگر تهدید به تحریم و محاصرهی اقتصادی معنا پیدا نکند» (بیانات در دیدار مردم و عشایر شهرستان نورآباد ممسنی، 15/2/1387).
در واقع همانطور که ما با جانفشانیها و جهادهای نظامی و دفاعی سرداران و شهدای بزرگوار توانستیم نظام سیاسی و مرزهای جغرافیایی و خطوط دفاعی خود را تثبیت کنیم، اما در عرصهی مسائل اقتصادی و در واقع در جهاد اقتصادی با دشمنان آنچنانکه باید موفق نشدهایم و پیداست که تا این مسئله حل نشود، همچنان نقطهی ضعفی برای نفوذ و فشار دشمنان بر مردم وجود خواهد داشت و ممکن است این امر موجب تضعیف سایر عرصههای موفق نظام هم بشود. از اینجاست که معلوم میشود مسائل اقتصادی برای کشور ما فوریت و اولویت بیشتری دارد.
در آسیبشناسی اینکه چرا در عرصهی اقتصادی برخلاف سایر عرصهها، ایران اسلامی نتوانسته بهعنوان یک الگوی موفق در داخل و خارج کشور، به اثبات برسد، باید آن را در مسائل زیر جستجو نمود و آنگاه متناسب با آن، به رفع این آسیبها و راهکارهایی برای رفع آن پرداخت:
سه مشکل بزرگ بر سر اجرای اقتصاد مقاومتی در کشور
الف: عدم باور به جنگ و جهاد اقتصادی در بین مردم و مسئولان :
یازده سال پیش بود که رهبری معظم انقلاب در سخنرانی ابتدای سال 1386 در حرم مطهر رضوی سخن از جنگ اقتصادی را مطرح نمودند: «من برنامههای استکبار جهانی علیه ملت ایران را در سه جمله خلاصه میکنم: اول، جنگ روانی؛ دوم، جنگ اقتصادی؛ و سوم، مقابله با پیشرفت و اقتدار علمی. دشمنیهای استکبار با ملت ما در این سه قلم عمده خلاصه میشود».
بهجرئت میتوان گفت در این سالهای طولانی هیچ دولتی این جنگ اقتصادی را جدی نگرفته است و تنها در بین سالهای 91 و 92 یعنی اوج تحریمها علیه اقتصاد کشور بود که تا حدی این هشدار جدی گرفته شد. اما همچنان بهواسطهی درآمدهای بالای نفتی و وابستگی به نفت، فکر و تدبیر جدی نه از سوی مسئولان و نه عزم عمومی راسخی در بین گروههای مختلف مردم دیده نشد. تا اینکه سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی از سوی رهبری معظم انقلاب ابلاغ و تبیین شد. خوشبختانه نقشهی راه و مجموعه سیاستهای کلی مشخص شد. اما همچنان فقدان این نگاه جهادگونه یعنی مقابلهی اقتصادی دشمن با این نظام، در مجموعهی ارکان نظام بهویژه دولتمردان احساس میشد. تکیهی زیاد بر ایجاد ستاد و قرارگاه فرماندهی اقتصاد مقاومتی بجای پیگیری معمولی و عادی سازمانی و اداری، نیز بر همین رویکرد دلالت دارد.
ب: وابستگی فکری نخبگان و اقتصاددانان داخلی به جریان لیبرالیستی و کمونیستی:
متأسفانه این وابستگی فکری به نظم غرب و شرق حتی از سوی جریان بهاصطلاح روشنفکری کشور، یک سابقهی تاریخی طولانیمدت دارد که در اذهان متخصصان ما ریشه دوانده است و حتی توانسته تا مدیریتهای کلان اقتصادی کشور نیز نفوذ کند و تفکر خود را بر عرصهی مدیریت اقتصادی کشور حاکم سازد. اما به نظر میرسد نسل جوان دانشگاهی، تا حدی توانسته خود را از این وابستگی برهاند و با سرمایهگذاری بیشتر روی آنها میتوان به آیندهای روشنتر و اقتصادی سالمتر امیدوار بود.
ج: نبود رویکرد انقلابی و جهادی در عملکرد مسئولین بهویژه دولتمردان:
عمل به سیاستهای اقتصاد مقاومتی در بسیاری از موارد، نیاز به یک عزم جدی و قاطع و یک سری اقدامات انقلابی و جهادی و ساختارشکنانه به معنای مثبت کلمه دارد. در این میان میتوان بین دو دسته برنامهها تفکیک قائل شد و برای هرکدام راهبرد و مجموعه اقدامات خاصی را تدبیر نمود:
دستهی اول برنامههایی که برای اجرایی شدن آن نیاز به ایجاد زیرساختها و یا اصلاح ساختارهای معیوب و نادرست گذشته است. اصلاح ساختار بانکی کشور اعم از قانون پولی بانکی کشور، اصلاح قانون بانکداری بدون ربا، اصلاح قانون بانکداری مرکزی، ایجاد بانک جامع اطلاعات کشور، طراحی الگوی واگذاری فعالیتهای اقتصادی به مردم، اصلاح قانون تجارت، اصلاح قانون کار (نحوهی ارتباط کارگر و کارفرما) و اصلاح قانون مالیاتهای مستقیم و... میتوان اشاره کرد. در واقع به یک برنامهی جامعی برای حصول این امر نیاز هست. ضمن اینکه شاید حتی اتخاذ یک رویکرد جهادی و انقلابی نیز در پیگیری این برنامهها مورد نیاز بیشتری باشد. چراکه معمولاً مجلسها و دولتها با مقاطع زمانی 4 ساله چندان تمایلی به ایجاد و اصلاح ساختارهای 20 و 30 ساله و قوانین بعضاً 100 و 200 ساله ندارند.
اما دستهی دوم به نظر میرسد مراحل ساختاری و قانونی آن بهصورت نسبتاً کاملی طی شده است و بنابراین چندان به زیرساخت و عوامل بسترساز متعدد، نیازی نداشته و تا پیاده شدن، فاصلهی چندانی ندارند. اما بهدلایل متعدد از جمله انتخاب راههای سهل و آسان، تنبلی و فرار از تبعات، دردسرها و پیچیدگیهای آن و یا بهصوت بدبینانهتر بهدلیل وجود رانتها و منافع متعدد درگیر در مسئله، مورد غفلت یا تغافل واقع میشوند.
اگر بخواهیم نمونهای از این برنامهها را نام ببریم میتوانیم به مسئلهی حذف اقشار پردرآمد از یارانهها، مبارزه با قاچاق از لب مرزها تا مغازه، حذف واردات مصرفی غیرضروری و دارای مشابه داخلی، پرداخت یارانههای تولیدی و حمایت از بنگاههای تولیدی کوچک و متوسط از طریق بانک و غیربانک، جلوگیری از فرارهای مالیاتی و بسیاری دیگر از موارد اشاره کرد. اگر ریشهی اجرایی نشدن این برنامهها در تنبلی، عادتهای بد گذشته و یا منافع و رانتها باشد، راهحل همهی اینها داشتن یک روحیهی جهادی با برنامهریزی دقیق و تصمیم قاطعانه است.
آیا اقتصاد مقاومتی مختص ایران است؟
واضح است موضوع و مفاهیم اقتصاد مقاومتی، صرفاً معطوف به ایران نیست و از سوی سایر کشورهای در حال توسعه و حتی کشورهای توسعهیافته دنبال میگردد و در گزارشهای بینالمللی که از سوی نهادهای جهان منتشر میشود، تلویحاً و حتی بهصورت آشکارا بر آن تأکید میگردد.
«اقتصاد مقاومتی یعنی آن اقتصادی که در شرایط فشار، در شرایط تحریم، در شرایط دشمنی ها و خصومت های شدید می تواند تعیین کننده رشد و شکوفایی کشور باشد.» (بیانات مقام معظم رهبری در دیدار دانشجویان، 16/5/91)
همچنین اگر بخواهیم اقتصاد مقاومتی را در ادبیات اقتصاد متعارف پیگیری کنیم، به مفهوم (resilience) که به معنای انعطاف پذیری یا مقاومسازی یا تاب آوری است، میرسیم. تاب آوری از منظر سیستم، یعنی «حفظ کارکرد سیستم در هنگام آشفتگی».
به عنوان مثال، با مطرح شدن اقتصاد بازار آزاد از سوی اقتصاددانان انگلیسی، اقتصاددان آلمانی به نام فردریش لیست که بنیانگذار مکتب تاریخی آلمان است، در نامه معروفش که در سال 1819 منتشر شد، نسبت به این مسأله اینگونه واکنش نشان داد: «این آزادی اقتصادی نیست، خطر واقعی این است که کشورهای بسیار قوی شعار تجارت آزاد را بهانه قرار دهند و بر صنعت و تجارت کشورهای ضعیف تسلط یابند و آنها را به بردگی بکشانند. تجارت آزاد یکجانبه، دست رقیبان را باز میگذارد که صنعت بومی را ویران کنند اما برای تولیدکنندگان داخلی این حق را قائل نمیشود که در بازارهای خارجی با شرایط برابر رقابت کنند. این نوع وابستگی، ما را به رحم و شفقت بیگانگان وابسته میکند. صنعت و تجارت ما به قوانین آنها وابسته میشود.»
بر اساس اظهارات فردریش لیست، قوی نبودن یک اقتصاد و نیز مصرفکننده صرف بودن آن، نوعی تقاضای ترحم و شفقت از کشورهای صنعتی را به همراه دارد. همچنان که لیست پیشبینی کرده بود، کشورهای صنعتی بر اساس راهبرد اقتصاد آزاد با قوانین بازار آزاد، اقتصاد و صنعت کشورهای صاحب منابع را در بستر تاریخی بیمار کرده و به کشورهای کمتر توسعهیافتهای چون ایران این چنین دیکته کردند که مزیت نسبی برای شما، فروش راحت مواد خام است، نه مشقت کشیدن در تولید. آموزه آنها به کشورهایی مانند ما این بود که شما مواد خام بدهید، ما برای شما تولید میکنیم و نیاز مصرفی شما را تأمین میکنیم. فردریش لیست که متوجه مغالطه مفهوم اقتصاد بازار آزاد شده بود، کشورش را از افتادن در دام نظریه اقتصاددانان انگلیسی نجات داد. بر اساس آموزهای افرادی مانند فردریش لیست است که امروزه آلمان، اقتصادی تولید محور دارد که در نوسانات اقتصادی و بحرانهای مالی با کمترین آسیب مواجه میشود و حتی این توانایی را دارد که به کشورهای آسیب دیده و نامقاومی مانند یونان وام بدهد.
آخرین مورد درباره مقاومسازی اقتصادی به گزارش رسمی اجلاس مجمع جهانی اقتصاد (2013) باز میگردد که با نام «ایجاد مقاومت ملی در برابر مخاطرههای جهانی» منتشر شده است.
بنابراین، در ادبیات اقتصادی دنیا، مفهوم «مقاومسازی» در برابر «مخاطرات» و «شرایط مخاطرهآمیز» مطرح شده است. از اینرو، راهبردهایی که برای رویارویی با این شرایط مخاطرهآمیز پیشنهاد شده است، به نام راهبردهای «مدیریت ریسک» شناخته میشوند. از اینرو، در ادبیات اقتصادی متعارف، منظور از «مدیریت ریسک»، متنوعسازی اقتصاد و کاهش درجه وابستگی آن به یک بخش خاص مانند نفت میباشد. در ادبیات اقتصادی متعارف، یک اقتصاد مقاوم، اقتصادی است که اولاً قدرت سازگاری با تغییر موقعیتها را داشته باشد. ثانیاً قدرت مقاومت و تاب آوری در مقابل شوکهای ناگهانی و گوناگون را داشته باشد. ثالثاً بتواند خود را دوباره تا حد یک «تعادل مطلوب اقتصادی» بازیابی نماید.
اما برای کشوری مانند ایران، کار در همین نقطه یعنی دستیابی به یک نقطه مطلوب اقتصادی به پایان نخواهد رسید. زیرا اقتصاد مقاومتی در جمهوری اسلامی ایران با آنچه که در سایر کشورها مقاوم سازی مینامند، تفاوتی ماهوی دارد. توضیح اینکه، شوکهایی که به کشورهای سرمایهداری وارد میشود عمدتا شوکهایی درونزاست. یعنی ذات نظام سرمایهداری اقتضای بروز شوک های مختلف را دارد. اما آنچه که در اقتصاد مقاومتی مطرح است عمدتا فشارها و تهدیدات ناشی از سیاستهای استکبار جهانی در رویارویی با انقلاب اسلامی است. دلیل دیگر وجود این تفاوت ماهوی، ناشی از آشتیناپذیری جمهوری اسلامی ایران با نظام استکبار و در رأس آن آمریکا میباشد؛ که این تفاوت ماهوی خود نشأت گرفته از آشتی ناپذیری حق و باطل است که پایان ناپذیر است. لذا اقتصاد مقاومتی مفهومی کم و بیش متفاوت از مفهوم تاب آوری اقتصادی دارد و به مفهوم رویارویی اقتصادی مستمر نظام اسلامی با استکبار جهانی خواهد بود که البته به رشد و پیشرفت و بالندگی کشور منتهی خواهد شد. پس اقتصاد مقاومتی مفهومی فراتر از تاب آوری اقتصادی دارد.
اقتصاد مقاومتی در پی نقش آفرینی فعال در مقابل تهاجمات دشمن در صحنه اقتصادی است، نه صرفا دفع کننده این تهاجمات. بنابراین در صدد است تا الگویی کارآ از اقتصاد را ارایه دهد که کشور را از نظر اقتصادی به یک کشور قدرتمند در سطح منطقهای و جهانی تبدیل نماید.
اقتصاد مقاومتی مبتنی بر آموزههای اسلامی است و نه اقتصاد آزاد لیبرال سرمایه داری غرب.
البته متاسفانه دولتهای دهم و یازدهم که مخاطب این سیاستها بودهاند تاکنون توفیق چندانی در این باره به دست نیاوردهاند. شاهد این مدعا اظهار ناراحتی رهبری معظم انقلاب در یکی از دیدارهای ایشان با دانشگاهیان در ماه مبارک امسال از عملکرد دولتها در این رابطه است.
اقتصاد مقاومتی الگویی است برای سامان دادن و عینیت بخشیدن به نظام اقتصادی انقلاب اسلامی برای تحقق الگوی بومی اسلامی ـ ایرانی پیشرفت. بنابراین، اقتصاد مقاومتی نمیتواند صرفا یک تاکتیک مقطعی و واکنشی نسبت به پدیدههای جاری اقتصادی همچون تحریم اقتصادی باشد، بلکه همچنان که گفتیم، تلاشی است تمام عیار با افق تبدیل کردن کشور به یک قدرت اقتصادی بین المللی.
جایگاه فرهنگ در اقتصاد مقاومتی چیست؟
برای کسب موفقیت در صحنه اقتصادی نیازمند به کارگیری عناصر فرهنگی هستیم؛ همچنان که موانع فرهنگی از عوامل جدی عقیم ماندن و نتیجه بخش نبودن سیاستهای اقتصادی دولتهاست.
مثلا یکی از ارکان تحقق اقتصاد مقاومتی توجه به تولید و اقتصاد تولید محور است. ما سرمایه کافی و دانش فنی داریم ولی محتاج وجود فرهنگ کار و انضباط کاری و وجدان کاری از سوی دیگر هستیم. تا این امور به طور جدی مورد توجه قرار نگیرند و در جامعه نهادینه نشوند نمیتوان انتظار معجزه در تولیدات ملی را داشت. تحقق این امور مستلزم انجام اقدامات مختلفی از جمله اقدامات فرهنگی است. بدون شک پرداختن به این مقولهها از بعد فرهنگی، یکی از مصادیق مغفول امر به معروف و نهی از منکر است. مبلغین دینی و نیز فعالین فرهنگی، دامنه امور معروف و منکر را بر اساس فرهنک اسلامی و متناسب با نیاز روز توسعه دهند و آنها را منحصر در اموری مانند حجاب ننمایند. منابع دینی ما سرشار از معارف لازم در این گونه امور است که باید در جامعه انتشار یابد.
آیا در دنیا هم ما نمونه هایی از اقتصاد مقاومتی را داشته و یا الان داریم؟
همچنان که گفته شد، در تمام دانش انباشته و کتابهای مرسوم اقتصادی دنیا، نظریه یا تجربهای مدون و مکتوب درباره اقتصاد مقاومتی نمیتوان یافت. به عنوان مثال در متون علمی اقتصاد، هیچ پیشینه نظری یا عملی در باره تحریم بانک مرکزی یک کشور و چگونگی مواجهه شدن با آن که امروزه کشور ما درگیر آن است یافت نخواهد شد و اگر هم مطالعاتی در این باره صورت گرفته باشد، در طبقهبندیهای محرمانه و امنیتی قرار دارد و دسترسی به آن برای عموم کارشناسان امکانپذیر نیست. با این وجود، گرایش به مقاومسازی اقتصاد و یا بازسازی اقتصادهای ویران شده در میان کشورهای مختلف کم و بیش وجود دارد که می تواند منبع تجربی مناسبی برای ما باشد.
یکی از این تجربهها متعلق به برزیل است. این کشور برای دستیابی به توسعه اقتصادی، «راهبرد صنعتی کردن از طریق جایگزینی واردات کالاهای مصرفی» را اتخاذ کرد تا بتواند زیانهای ناشی از نوسانات بازار این کشور در اثر بحرانها و تجارت جهانی را مهار نماید. این کشور علاوه بر محدود کردن واردات، پس از مدتی سمتگیری صادرات را هم مدنظر قرار داد. به همین علت در دوره های پس از1950 میلادی شاهد افزایش نرخ رابطۀ مبادلۀ این کشور هستیم. از سوی دیگر، با کاهش ارزش پول ملی خود و اعمال نظارت های ارزی، حمایتهای تعرفهای را افزایش داد و در کنار این اقدامات، با به تعلیق درآوردن بدهی های خود به مدت چند سال، منجر به کاهش ارزش اسمی این بدهیها شد. موج سوم صنعتی شدن برزیل هم که از 1969 آغاز و در 1976 پایان یافت، منجر به یک رشد خارق العاده و سریع شـد که به «معجزۀ برزیلی» شهرت یافت؛ لذا میزان تولید ناخالص داخلی تا حدود 8 درصد و سهم کالاهای صنعتی در این دوره تا حدود 41 درصد افزایش یافت.
تجربه دیگر مربوط به کشور چین است. آنچه اقتصاد چین را مورد توجه همگان قرار داد تحولات 1980 به بعد در این کشور بود. در این دوره این کشور رشد خود را آغاز کرد. رشدی که در آن از هیچکدام از دستورهای بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول تبعیت نشد و این کشور توانست با شناخت اقتصاد خود و دنیا، به تجربهای منحصر به فرد دست پیدا کند. به نحوی که در یک دوره کمتر از 30 سال، بدون عضویت در موافقت عمومی تعرفه و تجارت یا گات (GATT) و سازمان تجارت جهانی (WTO) توانست صادرات خود را 70 برابر کنند.( رشد صادرات = توسعه اقتصاد و افزایش اشتغال ). این کشور توانست در مدت کمتر از 25 سال، 226 میلیون فرصت شغلی ایجاد کند، یعنی سالانه بالغ بر 9 میلیون شغل در چین، آن هم با 350 میلیارد دلار سرمایهگذاری. این کشور توانست در سالهای1980 تا 1999 حدود500 میلیون نفر را از زیر خط فقر نجات دهد. پیش از این چین با کشاورزیاش در دنیا شناخته میشد ولی حالا با صنایع گسترده و بیرقیبش. ترکیب ایندو با هم، رمز موفقیت کنونی چین است، کشاورزی صنعتی در حقیقت به موتور محرکه اقتصاد چین تبدیل شد. امری که سبب شد 70 درصد از 226 میلیون فرصت شغلی ایجاد شده در چین در مناطق روستایی ایجاد شود. چین از بحران اقتصادی سال 2008 تاکنون بالغ بر یکچهارم از رشد اقتصادی جهان را برعهده داشته است. همچنین به واسطه اصلاحات، طی سال های 1975- 1995 حدود 8.5 درصد و طی سالهای1990-2012 حدود10 درصد رشد تولید ناخالص ملی را تجربه کرد، حجم اقتصاد آن 70 برابر شد، سهم آن در اقتصاد جهانی از 1.8 درصد به بیش از 11.5 درصد افزایش یافت و حجم کل تجارت آن 175 برابر شد.
در الگوی اقتصاد مقاومتی روابط اقتصادی دولت با کشورهای خارجی بر چه اساسی تنظیم می شود؟
یکی از مبانی اساسی اسلام در روابط بین الملل را آیه شریفه 141 سوره نساء «لن یجعل الله للکافرین علی المؤمنین سبیلا» تشکیل میدهد. بر اساس مفاد این آیه که اتفاقایکی از ادله فقهی لزوم اتخاذ رویکرد مقاومتی در اقتصاد جمهوری اسلامی است، هر گونه رابطهای که جمهوری اسلامی ایران بخواهد با کشورهای غیرمسلمان برقرار سازد، باید خالی از هر گونه سلطه طلبی و برتریجویی باشد. بنابراین، انعقاد هر نوع موافقتنامه یا قراردادی که مغایر با عزت اسلامی و مستلزم سلطه این گونه کشورها بر ایران باشد شرعا حرام و باطل خواهد بود.
بدیهی است کشورهای غیراستکباری و نیز کشورهای اسلامی که در حالت تخاصم با ایران قرار ندارند باید در اولویت قرار گیرند.
تحقق اقتصاد مقاومتی بیشتر مرهون مردم است یا دولت؟
یکی از ویژگیهای اقتصاد مقاومتی که اقتضای درونزا بودن آن است، ویژگی مردمی بودن آن است. بدون حضور فعال مردم هیچ کاری شدنی نخواهد بود و هیچ مقاومتی بدون مردم دوام نخواهد آورد. اگر جمهوری اسلامی توانسته است حدود چهار دهه در مقابل توفانهای سهمگین حوادث استوار بماند، علاوه بر مشیت الهی، حضور فعال و ایثارگرایانه مردم در صحنههای مختلف بوده است. به همین دلیل مردم در تحقق اقتصاد مقاومتی نقشی تعیین کننده و بسیار تاثیرگذار دارند. با این وجود بسیاری از امور اقتصادی در اختیار دولت است. دولت است که برنامهریزی اقتصادی را بر عهده دارد؛ دولت است که سیاستگذاری اقتصادی را برعهده دارد؛ دولت است که منابع مالی فراوانی در اختیار دارد؛ دولت است که قدرت قانونی اداره کشور را در اختیار دارد؛ دولت است که میتواند از هدر رفت منابع کشور جلوگیری نماید و با رانتخواری و مفاسد اقتصادی مبارزه نماید. بدون اراده دولتمردانِ پاکدست و بدون ریلگذاری مناسب از سوی آنها نمیتوان چندان به موفقیت اقتصاد مقاومتی در کشور خوشبین بود. بنابراین، تعامل مثبت و همافزایی میان دولت و ملت است که میتواند تجربه اقتصاد مقاومتی را در ایران موفقیت آمیز نماید.
چرا باید اقتصاد مقاومتی داشته باشیم؟
در اقتصاد اصل
تولید داخلی است،
و علاج مشکل تولید
اقتصاد مقاومتی است
در مسئلۀ اقتصاد، آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئلۀ تولید داخلی است؛ مسئلۀ ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است؛ مسئلۀ تحرک و رونق اقتصادی و مقابلۀ با رکود است؛ اینها مسائل مبتلابه مردم است؛ اینها چیزهائی است که مردم آنها را حس میکنند و مطالبه میکنند؛ و آمارها و اظهارات خود مسئولین هم نشان میدهد که این مطالبات مردم و این خواستههای مردم بجا و بهمورد است.
اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئلۀ بیکاری را حل کنیم، بخواهیم گرانی را مهار کنیم، علاج همۀ اینها در مجموعۀ مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همۀ اینهاست. میشود با اقتصاد مقاومتی به جنگ بیکاری رفت؛ میشود به جنگ رکود رفت؛ میشود گرانی را مهار کرد؛ میشود در مقابل تهدیدهای دشمنان ایستادگی کرد؛ میشود فرصتهای بسیاری را برای کشور ایجاد کرد و از فرصتها استفاده کرد؛ شرطش این است که برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد.
1) مقاومت در برابر عوامل تهدیدزا
* نکتۀ اول [چرا باید اقتصاد مقاومتی داشته باشیم؟] توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزاست که در این سیاستها دیده شده و مورد ملاحظه قرار گرفته. همانطور که عرض کردم برخی از عوارض مؤثر بر اقتصاد کشورها تکانههای اقتصادی دنیاست که پیش میآید؛ مثل همان چیزی که در این سالها پیش آمد و در برهههای دیگری پیش آمده که این تأثیر میگذارد برروی کشورها. من یکوقتی گفتم، رئیس یکی از کشورهای آسیای جنوبشرقی آمد و با من ملاقات کرد؛ در آن دورهای که در این منطقه آن شکست عجیب به وجود آمد؛ حرف او به من این بود، گفت شما فقط بدانید، ما در یک شب از یک کشور غنی تبدیل شدیم به یک کشور فقیر! یعنی اقتصاد غیر مقاوم اینجوری است. پس یک عامل برای تأثیرگذاری برروی اقتصادها همین تکانههای گوناگون اقتصادی دنیاست که سرریز میشود به کشورها، یک عامل بلاهای طبیعی است که پیش میآید، و یک عامل هم تکانههای تخاصمی است؛ مثل تحریمها و امثال تحریمها. فرض بفرمایید که در مراکز تصمیمگیری، تصمیمگیری بشود روی قیمت نفت، یکوقت قیمت نفت را مِنباب مثال بیاورند به شش دلار، کما اینکه برای ما اتفاق افتاد؛ خیلی از اینها عادی نیست؛ اینها کارهای پیشبینیشده و مؤثر و به دنبال تصمیمگیریهای مشخصی است که از مراکزی دنبال میشود. بنابراین مؤلفۀ دوم، توانایی مقاومت در برابر عوامل تهدیدزاست؛ به همین شرحی که عرض شد.
2) وجود مشکلات مزمن و دیرپا در اقتصاد کشور
* نکتۀ دوم [چرا باید اقتصاد مقاومتی داشته باشیم؟] مشکلاتی است که داریم - مشکلات مزمن، مشکلات دیرپا - که اینها جز با یک حرکت اقتصادیِ جمعیِ مهم، امکان ندارد برطرف بشود؛ یکی از آنها وابستگی به نفت است که عرض کردیم، یکی از آنها عادت به واردات است - آن هم واردات بدون اولویت؛ عادتی است که متأسفانه دچار آن هستیم و این عادت را هم نتوانستیم کنار بگذاریم؛ نگاهمان به تولید خارجی است - تورم مزمن، بیکاری، معیوب بودن برخی از ساختارهای اقتصادی ما، اشکال در نظامات مالی ما - نظامات پولی ما، نظامات بانکی ما، نظامات گمرکی ما - اشکال در الگوی مصرف، اشکال در مسئلۀ تولید، اشکال در بهرهوری؛ اینها مشکلات موجود کشور است، باید با اینها مقابله کرد. یکی از چیزهایی که هر انسان دلسوزی را و هر مسئول با همتی را برمیانگیزد که کاری و حرکتی از قبیل اقتصاد مقاومتی انجام بدهد، وجود همین مشکلات است. اینها جز با یک حرکت جهادی و جمعی و دلسوزانه و مستمر میسر نخواهد شد.
3) استقلالخواهی ملت ایران و داشتن حرف نوبر پایۀ مبانی اسلام
* نکتۀ سوم [چرا باید اقتصاد مقاومتی داشته باشیم؟ ] تهدیدهای اقتصادی خارجی است. خب تحریمها از قبل بود، منتها این تحریمها از حدود زمستان سال ۹۰ تا امروز، تبدیل شده به جنگ اقتصادی، دیگر اسم آن تحریم هدفمند نیست، یک جنگ تمامعیار اقتصادی است که متوجه ملت ماست. علت آن هم، نه مسئلۀ هستهای است، نه مسئلۀ حقوق بشر است، نه مسائل دیگری ازاینقبیل است؛ علت آن را خود آنها هم میدانند، ما هم میدانیم؛ علت، استقلالخواهی ملت ایران است؛ علت، داشتن یک حرف نو بر پایۀ مبانی اسلام است که برای کشورهای دیگر و ملتهای مسلمان الگو خواهد شد؛ میدانند که اگر جمهوری اسلامی در این عرصهها و میدانها موفق شد، دیگر جلوی رشد این حرکت را در دنیا نمیشود گرفت و این یک حرکت مهمی است؛ مسئله این است. حالا بهانه یک روز انرژی هستهای است، یک روز غنیسازی است، یک روز حقوقبشر است، یک روز حرفهایی ازاینقبیل است. تحریمها علیه ما، قبل از اینکه اصلاً مسئلۀ انرژی هستهای مطرح هم بشود وجود داشت، بعد از این هم وجود خواهد داشت. این مسئلۀ هستهای و این مذاکرات اگر به نقطۀ حلی هم برسد، باز خواهید دید همین فشارها وجود خواهد داشت، باید در مقابل این فشارها مصونیتسازی کرد، باید به بنای داخلی استحکامبخشی کرد. اقتصاد را باید قوی کنیم تا دشمن از تأثیرگذاری از این ناحیه مأیوس بشود؛ وقتی دشمن مأیوس شد، خیال ملت و مسئولین کشور هم راحت خواهد شد. http://kayhan.ir
چرا نسخه اقتصاد مقاومتی کارآمدترین الگو برای اقتصاد ایران است؟
جمهوری اسلامی ایران به دلیل نوع نگاه استکبارستیرزی و مبارزه با ظلم در عالم ،در حوزه های مختلف با مفاهیمی مواجه است که در عرصه های مختلف بشری نمونه مشابه و ما به ازای واقعی آن وجود نداشته است،بنابراین خود انقلاب و نظام برای پیشبرد اهداف خود مکلف به نوآوری و ابتکار و نظریه پردازی و الگوسازی در عرصه های مختلف است.
یکی از مهم ترین عرصه ها،اقتصاد است.اقتصاد به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان یک حکومت و نظام باید توانمند و کارامد باشد تا بشود نظام و حکومت مستقل و بدون وابستگی به خارج شکل بگیرد.
مقام معظم رهبری برای پیشبرد اهداف عالیه نظام اسلامی ایجاد یک الگوی اسلامی ایرانی را برای جریان مقاومت اسلامی در سراسر عالم مطرح کردند و آن نظریه اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی، ستون فقرات آن تولیدات داخل است.
اقتصاد مقاومتی کاملا مردم بنیاد است یعنی بر محور دولت نیست و اقتصاد دولتی نیست و مردمی است و با اراده مردم و سرمایه مردم و حضور مردم محقق میشود و دولت فقط مسئولیت برنامه ریزی ،زمینه سازی و ظرفیت سازی و هدایت و کمک را دارد.
اقتصاد مقاومتی ، دانش بنیان است یعنی به پیشرفت های علمی برای رشد و تعالی تکیه میکند و اقتصاد را بر محور علم قرار می دهد.
اقتصاد مقاومتی عدالت محور است یعنی تمام برنامه ریزی های علمی و اجرایی خود را بر محور عدالت پی ریزی میکند بنابراین شاخص عدالت اجتماعی ،اقتصادی در جامعه شاخص مهمی برای ارزیابی و بررسی اقتصاد مقاومتی است.
اقتصاد مقاومتی یعنی مقاوم و محکم سازی پایه های اقتصاد ،این چنین اقتصادی چه در شرایط تحریم و چه در شرایط غیر تحریم اقتصاد کشور را تضمین میکند.
در کشور پهناور ایران ظرفیت های عظیمی وجود دارد که با به کار گرفتن این ظرفیت ها اقتصاد مقاومتی را محیا می کند.
یکی از این ظرفیت ها ، نیروی انسانی ما است ، جمعیت جوان و خلاق و نخبه کشور بزرگترین ظرفیت کشور ما است.که با به کارگیری این نیرو انسانی در مسیر شکوفایی تولید داخلی ، ستون فقرات اقتصاد مقاومتی را محکم خواهد کرد.
ظرفیت دیگر منابع طبیعی و خدادادی این سرزمین است:
ایران دارای بیشترین ذخایر نفت و گاز در مجموع در دنیا است که با قرار دادن این ظرفیت ها در مسیر تهیه ماده اولیه می تواند به راحتی مواد اولیه برای تولید در کشور را اماده کند.
سنگ آهن ،سنگ های قیمتی انواع و اقسام فلزهای لازم و اساسی که صنایع مادر محسوب می شوند در کشور ما وجود دارد که این ظرفیت عظیم خدادادی است که باید به درستی در مسیر اجرای اقتصاد مقاومتی استفاده شود.
یکی دیگر از این ظرفیت عظیم خدادادی کشور ما،موقیعت ناب جغرافیایی و استراتژیکی ایران است.
کشوری که با پانزده کشور دیگر همسایه است بهترین فرصت را برای حمل و نقل و ترانزیت کالاهای تولیدی داخل خود را دارد .
در کشورهای اطراف ما حدود ۳۷۰میلیون جمعیت وجود دارد که بازار بسیار خوبی برای مصرف تولیدات داخلی ایران محسوب میشود.
تولید داخلی اساس و حلقه اساسی پیشرفت اقتصاد است.مسولان باقانون گذاری صحیح و حمایت اجرایی و قضایی لازم باید تشویق های لازم را برای رونق تولید داخلی انجام دهند.
صاحبان سرمایه و نیروی تولیدگر در کشور هم بایستی به تولید ملی اهمیت دهند ،یعنی از امکاناتی که وجود دارد حداکثر استفاده بهینه بشود تا بهره وری کامل صورت گیرد.
مردم نیز به اندازه دیگر نهادها در قبال تحقق اقتصاد مقاومتی مسول اند.
مردم با حمایت و ترویج و فرهنگ سازی نسبت به تولیدات داخلی باید در پی محقق کردن آن باشند.
اما وظیفه اصلی را دولت محترم بر عهده دارد،دولت میتواند همانند اوایل انقلاب که با تاسیس نهادهای مانند بنیاد مسکن ،کمیته امداد و جهاد سازندگی و …. در جهت رفع مشکلات اساسی مردم تشکیل میشد ،با تشکیل نهاد مستقلی بنام اقتصاد مقاومتی ، برنامه ریزی و هدایت و کمک بهتری برای تحقق شعار سال داشته باشد.
امید است که با راه اندازی چنین نهاد مستقلی زمینه ساز اقتصادی شکوفا را برای ایران عزیزمان باشیم.
ان شاالله…
چرا اقتصاد مقاومتی یک ضرورت است؟
تحریمهای اقتصادی زندگی مردم را مختل میکند.
فشار اقتصادی بر مردم میتواند منجر به تغییرات فرهنگی و عقیدتی شود.
دشمن زودتر از ما به نقطه ضعف ما پی برده است.
در نظام اسلامی، اقتصاد ، بعد از اعتقاد، مهمترین رکن قیام و مقاومت علیه ظالم و استقلال سیاسی محسوب میشود.
اقتصاد سیاسی مقاومتی:
اقتصاد مقاومتی یک بحث تئوریک محض مختص دانشگاه و حوزه نیست، بلکه بیشتر اقتصاد کاربردی (Applied Economy) است. اقتصاد مقاومتی یک شعار نیست، یک واقعیت اقتصادی است که شاخصهای آن ریشه در عمل دارد، نه حرف.
این دیدگاه جدید به اقتصاد را میتوان با واژهی Resistive economy به مجامع علمی معرفی کرد و حتی در مفهوم دقیقتر، میتوان از واژهی اقتصاد سیاسی مقاومتی (Political Resistive Economy) استفاده کرد و برای ارزیابی آن شاخصهای اقتصاد سیاسی تعریف و استخراج نمود، زیرا این واژه یک مفهوم اقتصاد سیاسی است تا یک مفهوم اقتصادی و به دنبال راهحلهای اقتصاد سیاسی میباشد که در عمل و کاربرد بتواند مبتنی بر اقتصاد اسلامی، نه تنها بر بحرانهای ایجادشده در عرصهی اقتصاد سیاسی فائق آید، بلکه مسیر اقتصاد را در جهتی قرار دهد که آمادگی و آیندهنگری لازم نیز اتخاذ شده باشد.
القای تفکر اقتصاد مقاومتی یک تدبیر هوشمندانه است تا مدیران ارشد اقتصادی را از غفلت ایجادشده در بخش اقتصاد برهاند. اقتصاد مقاومتی مکمل جهاد اقتصادی است.
اقتصاد مقاومتی مبتنی بر اقتصاد اسلامی:
بر اساس نظر شهید محمدباقر صدر، اسلام دارای مکتب اقتصادی است و نیازی به تقلید از تفکرات انحرافی نیست. بر این اساس، مبنای اقتصاد مقاومتی باید مبتنی بر اقتصاد اسلامی باشد تا بتوان علاوه بر در امان ماندن از بحرانهای اقتصاد سرمایهداری، مانند بحران نظام بانکداری و نرخ بهره، بحران بدهی و اعتبار و بحرانهای جمعیتی، از ظرفیتهای اقتصاد اسلامی نیز بهرهی کافی برد و تحت تأثیر تغییرات فرهنگیـاجتماعی ناشی از اقتصاد سرمایهداری قرار نگرفت.
همچنان که مقام معظم رهبری نیز تأکید نمودند، مبارزه با اقتصاد سرمایهداری به معنای حرکت به سمت سوسیالیسم نیست. علاوه بر شناخت و رفع نقاط ضعف و بهبود نقاط قوت اقتصاد ملی، یک جنبهی اقتصاد مقاومتی میتواند جلوگیری از گرایش اقتصاد جمهوری اسلامی به تفکرات سرمایهداری و سوسیالیستی است.
اقتصاد مقاومتی راهحل تحریم اقتصادی:
اقتصاد مقاومتی را نمیتوان صرفاً مقاومت اقتصادی دانست، بلکه ایجاد امنیت و ثبات در اقتصاد و عدم تزلزل در برابر شوکهای خارجی اقتصادی یا همان استقلال اقتصادی از شاخصههای بارز اقتصاد مقاومتی است. دشمن در طول چند دههی اخیر، تمام ابزارهای مبارزه با تفکر جمهوری اسلامی را امتحان کرده است، اما ابزاری که همیشه در کنار ابزارهای دیگر بوده مبارزهی اقتصادی است که امروز تبدیل به آخرین و مؤثرترین ابزار دشمن شده است.
ضعف اقتصاد ایران در وابستگی به اقتصاد تکمحصولی نفت راهحل تحریم نفتی را پیش پای غرب قرار میدهد. نفت که میتوانست ابزار فشار ما بر غرب باشد امروز ابزار فشار غرب بر اقتصاد ایران شده است و اینجاست که جای خالی اقتصاد مقاومتی احساس میشود. اقتصاد مقاومتی به دنبال پیشبینی مشکلات اینچنینی و ارائهی راهحل لازم میباشد.
اقتصاد مقاومتی مختص زمان تحریم و جنگ نیست، بلکه یک چشمانداز بلندمدت پیش روی اقتصاد ایران است، زیرا اقتصاد ایران در سایهی تفکر جمهوری اسلامی همیشه آماج حملات دشمنان خواهد بود.
اقتصاد مقاومتی به معنای ریاضت اقتصادی نیست، بلکه مفهوم شکوفایی اقتصاد و رفع مشکلات موجود در زیربخشهای اقتصادی برای جلوگیری از امتیازدهی به دشمنان و بهبود سطح رفاه عموم مردم است.
مطمئناً اقتصاد مقاومتی در مقابل اقتصاد سرمایهداری و مبتنی بر اقتصاد اسلامی است. خاستگاه اقتصاد اسلامی نیز قلب انسانهاست و زمانی اقتصاد اسلامی در جامعه جاری میشود که ابتدا مسئولین و مدیران ارشد در باطن خویش اقتصاد اسلامی را بپذیرند و این تفکر را در عمل به بخشهای مختلف جامعه القا کنند.
اقتصاد مقاومتی، اجباری در مقابل نقطهضعفهای اقتصادی:
دشمن نمیتواند سیستم اقتصادی جمهوری اسلامی را به طور کامل مختل کند، اما بر روی نقاط ضعف و اجزای ناقص این سیستم اصرار و تأکید میکند و پیشرفتهایی نیز داشته است. از جمله بخشهایی که اقتصاد مقاومتی میتواند در آنها وارد شود و از ضعفهای اساسی اقتصاد ایران محسوب میشود میتوان به این موارد اشاره کرد:
وابستگی به درآمدهای حاصل از اقتصاد تکمحصولی و صادرات نفت خام، شکاف طبقاتی و فقر نسبی، فساد اقتصادی و اداری، عدم شایستهسالاری علمی، ضعف نظام بانکداری، پولی و سیستم ارزی کشور، عدم توجه به تغییر هرم جمعیتی و سالخوردگی جمعیت، بوروکراسی عریض و طویل دولتی، فضای کسبوکار و بیکاری تحصیلکردهها، وجود سرمایههای سرگردان که ناشی از دستوری بودن نرخ ارز و نرخ بهره است، قاچاق کالا به داخل و خارج، عدم نظارت دقیق بر چرخهی توزیع کالا به صورت عمدهفروشی و خردهفروشی در کشور، ضعف حملونقل ریلی به عنوان زیربنای توسعهی اقتصادی، عدم توجه به سرمایههای اجتماعی و سرمایههای نمادین در کشور اشاره نمود.
در ساختن شاخص برای اقتصاد مقاومتی باید رفع این مشکلات مبنا و اساس قرار گیرد. این مشکلات اقتصادی که جامعه را با مشکلات فرهنگی و اجتماعی بسیاری مواجه خواهد نمود و همچون گذشته، با شوک درمانی نیز رفع نخواهد شد، ناشی از پیروی ناآگاهانه از اقتصاد سرمایهداری است که در درون خود خلأهای استراتژیک احساس میکند.
مقام معظم رهبری مردمی کردن اقتصاد را از الزامات اقتصاد مقاومتی ذکر فرمودهاند، اما با این نظام پولی، بانکی و ارزی و نرخ بهرهی 20 درصد، آیا مردم وارد فعالیت تولیدی و اقتصادی خواهند شد یا به فکر افزایش اندوخته در بانک و استفاده از سود 20 درصد یا نوسانات قیمت در بازار خواهند بود؟ بانکهای جمهوری اسلامی ایران، همانند بانکهای غربی، سود و رشد مبتنی بر ایجاد بدهی و اعتبار کاذب را هدف فعالیت خود قرار دادهاند و این مسیر همچون مسیر بانکهای غربی محکوم به توقف است.
کاهش وابستگی به درآمدهای نفت و گاز به مفهوم کنار گذاشتن نفت و گاز از اقتصاد ملی نیست، بلکه به معنای جلوگیری از خام فروشی نفت و جلوگیری از ایجاد رانت برای افرادی است که با درآمدهای حاصل از نفت و گاز ارتباط نزدیک دارند.
هدف اقتصاد مقاومتی توجه به این جنبههای اقتصادی است که دشمنان اشراف کامل به آنها دارند و در تیر آخر تحریم، دست به تحریم نفتی و بانکی زدهاند. سخن آخر اینکه «اقتصاد مقاومتی»، به معنای چرخش 180 درجه از اقتصاد امروزی نیست، اما پیروی کامل از آن را نیز به همراه ندارد.
اقتصاد اسلامی
مدتی است که نظریه اقتصاد مقاومتی توسط مقام معظم رهبری مطرح شده است. پرداحتن به این موضوع به دلایل مختلف امری مهم و ضروری است. از یک طرف دشمنان ملت ایران تلاش دارند تا نسبت به در هم ریختگی اقتصاد ایران اقدام کنند و از ناحیه اقتصاد، ضرباتی را به ملت شریف ایران اسلامی وارد کنند و از طرف دیگر مقاومت در اقتصاد نسخه ای کارساز برای عبور از این مرحله است. از سویی دیگر موضوع اقتصاد مقاومتی موضوعی بسیار بدیع و جدید و بکر است و تجربه منتشر شده مکتوبی در مورد آن وجود ندارد و قاعدتاً باید جوانب آن بررسی و مورد توجه قرار گیرد. از منظری دیگر برای کشور جمهوری اسلامی ایران که مصمم است اقتصاد تک محصولی و مبتنی بر درآمد نفت را متحول نموده و به سمت عدم وابستگی به نفت حرکت کند، موضوع اقتصاد مقاومتی یک راهکار و نقشه راه سازنده است.
در این مطلب چند ویژگی و بایدها و نبایدهای اقتصاد مقاومتی را مطرح می کنم:
1. ضرورت تشکیل نهادهای مبارزه با اشرافی گری
در هر مرحله ای از تحول اقتصادی فرصت هایی فراهم می گردد و دریچه هایی باز می شود که از آن طریق عده ای سود جو و زرنگ و منتظر فرصت می توانند به جمع آوری ثروت و ایجاد بستر اشرافی گری و روحیه طاغوتی اهتمام ورزند که چنین وسوسه ها و اقداماتی، در صورت عدم کنترل، می تواند باعث انحراف اساسی در مشی انقلاب اسلامی گردد. از یک طرف باید مطمئن بود که مسئولان در دوران مقاومت اقتصادی به هیچ وجه ویژه خواری را دنبال نمی کنند و فرصت را به ویژه خواران نمی دهند و از طرف دیگر باید نهادهایی به این امر خطیر بپردازند و مانع از روحیه و اقدام در جهت اشرافی گری شوند تا همه مردم احساس کنند مسئولان همراه و همگام با آنها هستند و همه مطمئن باشند نظارت های کارساز و کارآمد مانع از تمرکز ثروت در دست عده ای می گردد. مردم به مسئولان و مدیران ارشد کشور بسیار حساس هستند، که البته حساسیت به جا و شایسته ای است. باید ساز و کار و حتی قوانینی فراهم گردد تا ثروت این افراد بررسی و ارزیابی گردد. همانطوری که قانون اساسی قوه قضائیه را موظف به بررسی ثروت رئیس جمهور و وزیران کرده است، که خود خیر و برکات زیادی داشته است، باید چنین امری در مورد مدیران ارشد هم انجام شود. به علاوه گرایش به زندگی اشرافی مدیران ارشد باید بررسی و نظارت گردد و مبارزه با این گرایش جدی شود. تبعیض یکی از مواردی است که باید در اقتصاد مقاومتی برچیده شود. تبعیض در حوزه اقتصاد باعث می گردد که عده ای از مدیران با همکاری فرصت طلبان خارج از حکومت بخشی از بیت المال را به نفع خود یا بستگان خود مصادره کنند و بر ثروت خود و فامیل خود بیافزایند و آن ثروت موجب گرایش این افراد و فرزندان و خانواده آنها به اشرافی گری شود.
2. ساده زیستی، نتراشیدن هزینه و کم خرج بودن مدیران
تجربه بیش از 33 ساله انقلاب نشان می دهد که هرگاه و در هر برنامه ای معیارهای گفتمان امام (ره) و انقلاب مورد توجه و اقدام و عمل مدیران قرار گرفته است، موفقیت قطعی و سرشار از برکت الهی نصیب ملت شریف ایران شده است. ساده زیستی علاوه بر آنکه بر روحیه همکاری و مقاومت در برابر مشکلات و ناملایمات مردم می افزاید، باعث می گردد تا روحیه صرفه جویی و قناعت نهادینه شود و در نتیجه سبب می شود که بهره وری ها بالا رود. مدیریت هزینه در کشور و اجزاء آن جزء لاینفک اقتصاد مقاومتی است. در اقتصاد مقاومتی همه مسئولند از هزینه های بی مورد و غیرضرور و بدون اولویت پرهیز کنند و در عوض برنامه ریزی و اولویت دار کردن برنامه ها و تأمین بودجه، جایگزین هر نوع چانه زنی موردی گردد. در اقتصاد مقاومتی باید روحیه انقلابی و اسلامی بر مدیران حاکم گردد طوری که در هر نوع حرکت و اقدام خود، خدا را ناظر و حاضر ببینند و خود را مسئول و پاسخگو در مقابل اقدامات و تصمیمات خود ملاحظه کنند. خرج تراشی برای دولت و مردم از طرف هر فرد و سازمانی ممنوع است. در این صورت اقتصاد مقاومتی با بهره وری بسیار بالا و انسجامی مثال زدنی پیش می رود و به موقعیت های جدید خود می رسد. مدیر کم هزینه الگوی جامعه می گردد و این الگو سرمشق تک تک افراد و همکاران و هم قطاران قرار می گیرد که نتیجه آن بالا رفتن بهره وری دستگاه های اجرائی است. خصوصاً مدیران کم خرج باعث محبوبیت مردمی و بالا رفتن اعتماد عمومی می گردد و همه اجزاء کشور را ترغیب به تلاش و فعالیت خلاقانه می نماید.
3. مشارکت مردمی
تحقق اقتصاد مقاومتی صرفاً با مشارکت مردمی امکان پذیر است و لاغیر. برای بالا بردن مشارکت مردمی باید از هر نوع فعالیت اقتصادی مردمی استقبال کرد. فضایی باید بر کشور و جامعه حاکم گردد که همه مردم خودشان را مولد در اقتصاد و شریک در پیشرفت و مقاومت کشور حس کنند و بر آن ببالند. باید فضایی به وجود آید که مردم عادی هر فعالیت تولیدی را که خود را در آن توانمند می بینند، انجام دهند. مثلاً اگر فردی در حیاط منزل یا زمین کنار منزل خود می تواند کاشتی انجام دهد خود را مقید و مفید بداند و انجام دهد. اگر فردی می تواند منزل خود را به کارگاهی تولیدی تبدیل کند و در کنار سایر فعالیت های خود به تولیدات دیگری دست بزند، این کار را با علاقه انجام دهد. اگر خانواده ای در کنار فعالیت عادی خود می تواند با رعایت مسائل مختلف نظیر امور بهداشتی نسبت به پرورش مرغ و ماهی و گوسفند و غیره اهتمام ورزد، جانانه و با اشتیاق به این امر و بدون وابستگی به دولت اقدام کند و اقدام خود را در راستای خودکفائی و خوداتکایی کشور بداند و حس کند که این عمل او مشکلی از مشکلات کشور و ملت را حل می کند. به عبارتی تولید مردمی می گردد و مردم مستقیماً با تولید درگیر می شوند. کارگاه های تولید خانگی بر پا می شود. مزارع کنار خانه و خانواده سرسبز می شوند. اقتصاد خانواده مقداری استقلال پیدا می کند. وقت اضافی افراد و خانواده ها صرف تولید می گردد. ابتکارات و خلاقیت های فردی و گروهی در تولید و اقتصاد رشد می یابد و فرهنگ عمومی می شود. سرمایه های کوچک و کم حجم در تولید به کار گرفته می شوند. سرزنده بودن و شادابی به سراغ افراد جامعه می آید و تنبلی و خمودگی از جامعه و خانواده ها رخت بر می بندد. واردات به سرعت کاهش می یابد. تنوع محصولات به سرعت افزایش می یابد. ظرفیت های جدیدی به ظرفیت های موجود کشور اضافه می شود. سبک زندگی بسیاری از مردم سبکی جهادی می گردد. اقتصاد مردمی شکل بهتری می گیرد. و حملات اقتصادی دشمن کم اثرتر می گردد.
4. نهادینه کردن حمایت از تولید ملی و استفاده از همه ظرفیت های کشور
در دوران اقتصاد مقاومتی حمایت از تولید ملی داخلی یک ضرورت جدی است. از یک طرف باید فعالیتهای تولیدی و بازرگانی و حتی نظام پولی و مالی کشور با نیازهای ناشی از اجرای اقتصاد مقاومتی و پیامدهای آن هماهنگ و هم خوان گردد و از طرفی باید اقتصاد کشور را متکی به توانمندی ها و ظرفیتهای داخلی نمود. نیروی کار، منابع سرمایه ای، ابتکارات و خلاقیت ها، نگاه ها و نگرش ها و نظایر آن باید با الزامات اقتصاد مقاومتی هماهنگ گردند. در مسأله تولید باید نقش و اهمیت تأمین مواد اولیه، فناوری، تجهیزات و مسائلی نظیر مبادلات اقتصادی و سرمایه ای را مد نظر داشت و برای آنها برنامه ای تبیین کرد و تلاش نمود با بومی سازی برخی از آنها کشور را به سمت و سوی توسعه سوق داد. افزایش قابلیت ها و ظرفیت ها و توانمندی های داخل کشور و اتکا به آنها می تواند پایه های اقتصاد مقاومتی را مستحکم تر کند. هدایت منابع و سرمایه های کشور به سمت صحیح و درست و هماهنگ با اقتصاد مقاومتی باعث افزایش ظرفیت ها و توانمندی ها می گردد.
5. عقلانیت اقتصادی
در اجرای اقتصاد مقاومتی عقلانیت اقتصادی حکم می کند که مشکلات و نارسائی ها به طور دقیق شناسایی و ردیابی گردد و دلایل آنها بررسی و ارزیابی و پیش بینی شود. باید مشکلاتی نظیر تورم، نقدینگی، ریخت و پاش های دولتی و غیردولتی را مورد به مورد بررسی کرد و اگر ریشه داخلی دارند به گردن مسائلی نظیر تحریم نینداخت. تشخیص صحیح مشکل، حل آن را ساده یا امکان پذیر می کند. اگر مشکل خوب و درست تشخیص داده شود و علت مرض معلوم گردد، مطمئناً پیچیدن نسخه برای حل آن آسان و عملی می شود. بنابراین ضرورت وجود نهادهای پژوهشی و کارشناسی مستقل در امر اقتصاد مقاومتی اجتناب ناپذیر است.
در اقتصاد مقاومتی حرکات و عملیات نباید ریشه و مبنای نزاع سیاسی و سیاست زدگی داشته باشد. چون واکنش به حملات اقتصادی خارجی نیازمند سرعت زیادی است، باید توجه گردد که در حرکت های سریع، اصول و عقلانیت اقتصاد مقاومتی تضعیف نگردد. برای رفع ضعف های اقتصادی باید به فکر تشخیص و درمان بود. در برابر تحریم نباید انفعالی عمل کرد، بلکه ردیابی و آمادگی برای مقابله با عملیات حمله ای یک ضرورت اقتصاد مقاومتی است. اقتصاد مقاومتی اقتصادی دفاعی است که در مواقع لازم می تواند تهاجمی عمل کند. از جهتی چون اقتصاد مقاومتی موضوع جدید و بکری است، باید ابعاد مختلف این نظریه و راه کارها و مبانی آن فرموله و حتی شبیه سازی گردد و در حین اجرا بررسی و تحقیق در مورد ابعاد و اثرگذاری آن انجام پذیرد. فضای پرسش و پاسخ در مورد این موضوع باید در جامعه فراگیرتر شود و صاحب نظران، میدان طرح سؤال و ارائه پاسخ پیدا کنند. مسئولان ابهامات را طرح و بیان کنند تا جامعه در مورد آنها نظر دهد. نظرسنجی های لازم و به موقع انجام شود. دانشگاه ها و مراکز پژوهشی به صورت خودجوش و حتی مأموریتی به این امر بپردازند.
6. نگاه مولد به درون، خوداتکایی، خودکفایی
یکی از ویژگی های اقتصاد مقاومتی تبدیل کشور از حالت واردکننده حداکثری به حالت واردکننده حداقلی و تبدیل آن به یک کشور صادرکننده محصولات غیرنفتی و غیروابسته و غیرمتکی به نفت است. برای این منظور جایگزینی تولیدات غیرنفتی اجباری است. کشور ایران اسلامی صاحب معادن غنی و متنوع، سرزمین های وسیع و مستعد، استعدادهای نیروی انسانی بی نظیر در دنیا، ظرفیت ها و پتانسیل های بالقوه و آماده برای بالفعل شدن، مکتبی انسان ساز و مولد و مشوق و پویا و فعال، مواهب بومی و ملی خدادادی فراوان و کشوری تمدن ساز و مؤثر در تمدن های بشری است. شناخت این ظرفیت های بومی و برنامه ریزی و عملیات برای به کارگیری این ظرفیت ها در اقتصاد مقاومتی بسیار اهمیت دارد. در اقتصاد مقاومتی رویکرد کشور و جامعه به سمت ایجاد نهضت استعدادیابی و ظرفیت یابی درونی و استفاده از فرصت های موجود ملی است. در این نهضت جایی برای تنبلی و رکود نیست. در وهله نخست نگاه ها همه به سمت بهره برداری و به کارگیری ظرفیت های درونی است. نگاه و نگرش به اعتلای کشور و مقاوم سازی اقتصاد در برابر هجوم های دشمن و یا شرایط اضطراری با رویکرد فعال سازی استعدادهای ملی است. نگاه توأم با تلاش و همت مضاعف و جهادگونه با تکیه بر کار و سرمایه ایرانی و حمایت از تولید ملی و کاهش آلودگی های اقتصادی است. نهضت تولید علم و دانش و به تبع آن تولید فناوری و به کارگیری فناوری ها و تجاری سازی دانش و استفاده حداکثری از شرکت های دانش بنیان و کارگاه های خصوصی کوچک و متوسط و هم افزائی علم و ثروت و حرکت به سمت خوداتکائی و تحقق خودکفایی کشور است، که در اقتصاد مقاومتی برجسته تر می شود تا تولید ملی بهینه گردد و کشور به خود متکی و از تک محصولی بودن خارج شود. در اقتصاد مقاومتی برای برداشتن گام های بلند در راستای پیشرفت کشور در حین مقاومت، توجه به کیفیت و قیمت و تنوع تولیدات داخل، اصلاح مدیریت های اجرائی و عملیاتی با نگرش رسیدن به خودکفایی و اتخاذ تدابیر لازم برای خوداتکایی در برخی زمینه ها لازم است. در این اقتصاد هیچ مسئول و مدیری منتظر ابلاغ و فرمان از بالا برای رسیدن به خودکفائی و خوداتکایی نیست. بلکه هر کسی در هر جائی که هست تلاش و مجاهدت دارد تا به سمت خوداتکایی و خودکفایی با نگرش تولید ملی و محلی حرکت کند.
در پایان امیدوارم با پرداختن به این موضوع مهم و کلان زوایای مختلف آن مورد بحث و بررسی بیشتر قرار گیرد و از فرصت به دست آمده نهایت بهره برداری در راستای تعالی و پیشرفت کشور جمهوری اسلامی ایران به عمل آید.
تاریخچه اقتصاد مقاومتی
در همه کشورهای جهان، یکی از اقدامات مهم رهبران برای جهت دهی به ارکان مختلف کشورشان اعم از مسئولین، سیاستگذاران، کارشناسان، دانشگاهیان، فعالان اقتصادی و عموم مردم، برای حرکت در راستای منافع ملی، طرح یک گفتمان و ترسیم یک چشم انداز است. این مهم گاه در قالب یک کلیدواژه، گاه در قالب یک اقدام ملی و گاه در قالب نهادسازی اتفاق می افتد.(نیاز جمهوری اسلامی ایران به چنین اقتصادی، تنها متوجه شرایط تحریم نبوده و برای پیشرفت و تقویت کشور از بعد اقتصادی، تحقق آن در هر شرایطی ضروری و از اولویت های اصلی است).
طرح کلیدواژه اقتصاد مقاومتی برای اولین بار توسط رهبر انقلاب طی دیداری که در شهریورماه سال ۱۳۸۹ با جمعی از کارآفرینان داشتند کلیدواژه اقتصاد مقاومتی را مطرح نمودند. ایشان در این دیدار فرمودند:
«از نظر نظام سلطه، گناه بزرگ ملت ایران این است که خودش را از زیر بار سلطه آزاد کرده؛ میخواهند مجازات کنند به خاطر این گناه، که چرا خودت را از زیر بار سلطه، اى ملت! آزاد کردهاى. این ملت راه را پیدا کرده. اصلاً محاسباتشان اشتباه است؛ نمیفهمند چه کار باید بکنند و چه کار دارند میکنند. خب، اما فشار مىآورند؛ فشار اقتصادى از راه تحریمها. ما باید یک اقتصاد مقاومتىِ واقعى در کشور به وجود بیاوریم. امروز کارآفرینى معنایش این است.»
فعالیت دانشجویان، اساتید و مسئولان کشور
در پی طرح این موضوع از سوی رهبر انقلاب و همزمان با تشدید تحریم های نفتی، بانکی و تجاری غرب علیه جمهوری اسلامی ایران، جمعی از دانشجویان دغدغه مند در مقاطع کارشناسی، ارشد و دکتری در رشته های اقتصاد، مدیریت و سیاستگذاری، با همکاری تعدادی از اساتید و مسئولان خدوم کشور، همت خود را روی مطالعه پیرامون الگوی بومی اقتصاد جهت ارائه راهکارهایی به منظور مقاوم سازی آن گذاشتند.نتایج این مطالعات، پژوهش ها و پیگیری ها، در دیداری که رهبر انقلاب در مردادماه سال ۱۳۹۰ با تشکل های دانشجویی داشتند، خدمت ایشان ارائه شد.آیت الله خامنهای با اشاره به این فعالیت های دانشجویان، این حرکت را مفید و موثر دانستند و دانشجویان را به انجام چنین کارهایی تشویق نمودند:
«یکى از دوستان اطلاع دادند که یک ستاد دانشجویى براى تحقیق در اقتصاد مقاومتى تشکیل شده. کار بسیار جالبى است. اینجور کارهاى عمیق، همان چیزى است که کشور به آن احتیاج دارد. شما باید فکر کنید، مطالعه کنید، تحقیق کنید. این تحقیقها اگر به درد آن دستگاه مسئول هم نخورد یا به کار او نیاید یا نپسندد، قطعاً به کار شما مىآید و به درد شما میخورد. این، کار بسیار جالبى است.»
برگزاری اولین همایش ملی اقتصاد مقاومتی در کشور
عنایت و توجه رهبر انقلاب به این حرکت، شور و انگیزهی مضاعفی جهت ادامه فعالیت ها در کار ایجاد کرد و دانشجویان دانشگاه های مختلف، حول محور اقتصاد مقاومتی تلاش های خود را برای مطالعه، پژوهش و مطالبه در این زمینه بیشتر نمودند.در پی این تلاش ها، جمع دانشجویی مذکور با همکاری دانشکده مهندسی پیشرفت دانشگاه علم و صنعت ایران در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۱، اولین همایش ملی اقتصاد مقاومتی را در کشور برگزار کرد.در این همایش آقایان دکتر سعید جلیلی مسئول وقت تیم مذاکره کننده هسته ای، دکتر مسعود درخشان استاد دانشگاه علامه طباطبایی، دکتر غضنفری وزیر وقت صنعت، معدن و تجارت و دکتر محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام سخنرانی نمودند.همچنین در این همایش، نتایج مطالعات، تحقیقات و پیگیری های گروه های دانشجویی فعال در موضوع اقتصاد مقاومتی، در قالب مقالاتی با موضوعات نظام بانکی، مسکن، صنعت، تجارت، ارز، تولید، نفت و انرژی و … ارائه گردید و پس از آن نیز مورد پیگیری قرار گرفت.
بازتاب همایش در رسانه های داخلی و خارجی
تقارن اولین همایش اقتصاد مقاومتی با مذاکرات هسته ای و حضور مسئولان وقت کشور در آن، بازتاب بسیار گستردهای در رسانهها داشت؛ به طوری که تا چند روز تمام رسانههای داخلی و خارجی به پوشش اخبار این همایش و تحلیل آن می پرداختند.همچنین قسمت های مهمی از همایش به صورت زنده از شبکه خبر و پرستیوی پخش شد. بعد از همایش نیز در بخش های مختلف خبری صداوسیما، گزارش برگزاری آن انتشار یافت. برخی از خبرگزاریهای خارجی از جمله رسانهی دولتی انگلیس (بیبیسی) نیز به بازتاب و ارائه تحلیل های خود از برگزاری این همایش پرداختند و این اقدام جمهوری اسلامی ایران که همزمان با مذاکرات هسته ای و تشدید تحریم ها بود را، اقدامی هوشمندانه در جهت تقویت اقتصاد برای مقابله با غرب توصیف کردند.
جریان سازی گفتمان اقتصاد مقاومتی در سطح کشور
پس از برگزاری اولین همایش اقتصاد مقاومتی و بازتاب رسانهای گستردهی آن و همچنین ارائه گزارشی از خروجی های آن خدمت رهبر انقلاب، موجی در زمینهی اقتصاد مقاومتی در کشور به راه افتاد.
آیت الله خامنه ای نیز در دیدارهایی که پس از آن همایش با مسئولان نظام و فعالان اقتصادی و صنعتی و دانشجویان داشتند، ضمن تبیین ابعاد اقتصاد مقاومتی، تلاش برای پیادهسازی سیاستهای مرتبط با آن را به طور جدی از ایشان مطالبه نمودند؛ برای مثال ایشان در ۳ مردادماه ۱۳۹۱ در دیدار با کارگزاران نظام فرمودند:
«ما چند سال پیش «اقتصاد مقاومتى» را مطرح کردیم. همهى کسانى که ناظر مسائل گوناگون بودند، میتوانستند حدس بزنند که هدف دشمن، فشار اقتصادى بر کشور است … مسئلهى اقتصاد مهم است؛ اقتصاد مقاومتى مهم است. البته اقتصاد مقاومتى الزاماتى دارد. مردمى کردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است … به نظر ما طرح هاى «اقتصاد مقاومتى» جواب میدهد. همین مسئلهى سهمیهبندى بنزین که اشاره کردند، جواب داد … مسئلهى مدیریت مصرف، یکى از ارکان اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى مصرف متعادل و پرهیز از اسراف و تبذیر. هم دستگاههاى دولتى، هم دستگاههاى غیر دولتى، هم آحاد مردم و خانوادهها باید به این مسئله توجه کنند؛ که این واقعاً جهاد است. امروز پرهیز از اسراف و ملاحظهى تعادل در مصرف، بلاشک در مقابل دشمن یک حرکت جهادى است؛ انسان میتواند ادعا کند که این اجر جهاد فىسبیلاللّه را دارد. یک بُعد دیگرِ این مسئلهى تعادل در مصرف و مدیریت مصرف این است که ما از تولید داخلى استفاده کنیم … کاهش وابستگى به نفت یکى دیگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است.»
همچنین رهبر انقلاب در دیدار با جمعی از پژوهشگران و مسئولان شرکت های دانش بنیان در تاریخ ۸ مردادماه سال ۱۳۹۱ فرمودند:
«ما باید هر کدام نقش خودمان را بشناسیم و آن را ایفا کنیم. یکى از بخش هاى ما، اقتصاد است و خاصیت اقتصاد در یک چنین شرائطى، اقتصاد مقاومتى است؛ یعنى اقتصادى که همراه باشد با مقاومت در مقابل کارشکنى دشمن، خباثت دشمن؛ دشمنانى که ما داریم. به نظر من یکى از بخش هاى مهمى که میتواند این اقتصاد مقاومتى را پایدار کند، همین کار شماست؛ همین شرکت هاى دانشبنیان است؛ این یکى از بهترین مظاهر و یکى از مؤثرترین مؤلفههاى اقتصاد مقاومتى است؛ این را باید دنبال کرد … هم دانشگاهها، هم دستگاههاى دولتى، هم آحاد مردمى که خوشبختانه توانائى و استعداد این کار را دارند، چه از لحاظ علمى، چه از لحاظ توانائىهاى مالى، باید تلاش کنند مسئولیت زمان خود و مقطع تاریخى حساس خود را بشناسند و به آن عمل کنند. این که ما عرض کردیم «اقتصاد مقاومتى»، این یک شعار نیست؛ این یک واقعیت است.»
ایشان در دیداری دیگر با دانشجویان در تاریخ ۱۶ مردادماه ۱۳۹۱ فرمودند:
«اقتصاد مقاومتى یعنى آن اقتصادى که به یک ملت امکان میدهد و اجازه میدهد که حتّى در شرائط فشار هم رشد و شکوفائى خودشان را داشته باشند. این یک فکر است، یک مطالبهى عمومى است. شما دانشجو هستید، استاد هستید، اقتصاددان هستید؛ بسیار خوب، با زبان دانشگاهى، همین ایدهى اقتصاد مقاومتى را تبیین کنید؛ حدودش را مشخص کنید؛ یعنى آن اقتصادى که در شرائط فشار، در شرائط تحریم، در شرائط دشمنىها و خصومت هاى شدید میتواند تضمین کنندهى رشد و شکوفائى یک کشور باشد.»
ابلاغ سیاست های کلان اقتصاد مقاومتی:
بعد از گفتمان سازی اقتصاد مقاومتی در سطح کشور، در ۲۹ بهمن ماه سال ۱۳۹۲، رهبر انقلاب سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی را در ۲۴ ماده پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام تهیه و به رؤسای قوای سه گانه و رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ابلاغ نمودند.
ایشان در جریان ابلاغ این سیاست ها فرمودند:
«ایران اسلامی با استعدادهای سرشار معنوی و مادی و ذخائر و منابع غنی و متنوع و زیرساختهای گسترده و مهمتر از همه، برخورداری از نیروی انسانی متعهد و کارآمد و دارای عزم راسخ برای پیشرفت، اگر از الگوی اقتصادی بومی و علمی برآمده از فرهنگ انقلابی و اسلامی که همان اقتصاد مقاومتی است، پیروی کند نه تنها بر همه مشکلات اقتصادی فائق میآید و دشمن را که با تحمیل یک جنگ اقتصادی تمام عیار در برابر این ملت بزرگ صفآرایی کرده، به شکست و عقبنشینی وا میدارد، بلکه خواهد توانست در جهانی که مخاطرات و بیاطمینانیهای ناشی از تحولات خارج از اختیار، مانند بحرانهای مالی، اقتصادی، سیاسی و … در آن رو به افزایش است، با حفظ دستاوردهای کشور در زمینههای مختلف و تداوم پیشرفت و تحقق آرمانها و اصول قانون اساسی و سند چشمانداز بیست ساله، اقتصاد متکی به دانش و فناوری، عدالت بنیان، درونزا و برونگرا، پویا و پیشرو را محقق سازد و الگوئی الهامبخش از نظام اقتصادی اسلام را عینیت بخشد. اکنون با مداقه لازم و پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت نظام، سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی که در ادامه و تکمیل سیاستهای گذشته، خصوصاً سیاستهای کلی اصل ۴۴ قانون اساسی و با چنین نگاهی تدوین شده و راهبرد حرکت صحیح اقتصاد کشور به سوی این اهداف عالی است، ابلاغ میگردد. لازم است قوای کشور بیدرنگ و با زمانبندی مشخص، اقدام به اجرای آن کنند و با تهیه قوانین و مقررات لازم و تدوین نقشه راه برای عرصههای مختلف، زمینه و فرصت مناسب برای نقشآفرینی مردم و همه فعالان اقتصادی را در این جهاد مقدس فراهم آورند تا به فضل الهی حماسه اقتصادی ملت بزرگ ایران نیز همچون حماسه سیاسی در برابر چشم جهانیان رخ نماید. از خداوند متعال توفیق همگان را در این امر مهم خواستارم.»
تشکیل ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی:
ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی در ۲۹ شهریور ماه سال ۱۳۹۴ تشکیل شد. این ستاد پس از مطالبه رهبر انقلاب در جلسه هیئت دولت به تاریخ ۴ شهریور ۱۳۹۴ شکل گرفت. در ابتدا نام این ستاد «ستاد راهبری و مدیریت اقتصاد مقاومتی» بود؛ اما در ادامه به دلیل اینکه رهبر انقلاب وظیفه اصلی آن را «فرماندهی اقتصاد» عنوان نمودند، به «ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی» تغییر نام داد و موظف به پیگیری اجرای سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی شد.
بر اساس فرموده های رهبر انقلاب و ماموریت های محوله توسط ایشان به ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، «فرماندهی اقتصاد از فکر تا عمل»، «انجام کارهای فوق العاده اقتصادی» و «پایش گری و نظارت بر اقدامات دستگاه ها» ۳ ماموریت مهم این ستاد است.
نامگذاری سال ۱۳۹۵ به نام « اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل »
رهبر انقلاب آیت الله خامنه ای به منظور انجام اقدامات سریع و ریشه ای در کشور برای تحقق اقتصاد مقاومتی و سیاست های کلی آن، به طوری که نتایج آن در عمل دیده شود و مردم آن را حس کنند، سال ۱۳۹۵ را به نام «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» نامگذاری و از دستگاه ها و مسئولان حرکت گسترده در این زمینه را مطالبه نمودند.ایشان در بخشی از پیام نوروزی خود در این زمینه فرمودند:
«امیدهائی وجود دارد برای سال ۹۵. انسان به مجموعهی اوضاع که نگاه میکند، امیدهائی را مشاهده میکند. البته برای تحقق این امیدها باید تلاش کرد، باید کار شبانهروزی کرد و باید بیوقفه سعی و کوشش کرد. اصل قضیه این است که ملت ایران باید بتواند کاری بکند که خود را در مقابل تهدیدهای دشمنان و دشمنی های آنها، از آسیبپذیری خارج کند. ما باید کاری کنیم که در مقابل تهدید دشمنان، آسیبپذیر نباشیم. آسیبپذیری را به صفر برسانیم. به گمان من مسئلهی اقتصاد در اولویت اول است. یعنی وقتی انسان نگاه میکند، در میان مسائل اولویتدار، از همه فوریتر و نزدیکتر، مسئلهی اقتصاد است. اگر به توفیق الهی، هم ملت و هم دولت و مسئولان گوناگون، بتوانند در مسئلهی اقتصاد کارهای درست و بجا و متقن را انجام دهند، امید این هست که در مسائل دیگر، مثل مسائل اجتماعی، مثل آسیبهای اجتماعی، مثل مسائل اخلاقی، مثل مسائل فرهنگی هم تأثیرگذار باشند. در مسئلهی اقتصاد، آن چیزی که مهم است و اصل است، مسئلهی تولید داخلی است؛ مسئلهی ایجاد اشتغال و رفع بیکاری است؛ مسئلهی تحرک و رونق اقتصادی و مقابلهی با رکود است؛ اینها مسائل مبتلابه مردم است؛ اینها چیزهائی است که مردم آنها را حس میکنند و مطالبه میکنند؛ و آمارها و اظهارات خود مسئولین هم نشان میدهد که این مطالبات مردم و این خواستههای مردم بجا و بهمورد است. اگر ما بخواهیم مشکل رکود را حل کنیم، مشکل تولید داخلی را حل کنیم، بخواهیم مسئلهی بیکاری را حل کنیم، بخواهیم گرانی را مهار کنیم، علاج همهی اینها در مجموعهی مقاومت اقتصادی و اقتصاد مقاومتی گنجانده شده است. اقتصاد مقاومتی شامل همهی اینها است. میشود با اقتصاد مقاومتی به جنگ بیکاری رفت؛ میشود به جنگ رکود رفت؛ میشود گرانی را مهار کرد؛ میشود در مقابل تهدیدهای دشمنان ایستادگی کرد؛ میشود فرصت های بسیاری را برای کشور ایجاد کرد و از فرصت ها استفاده کرد؛ شرطش این است که برای اقتصاد مقاومتی کار و تلاش انجام بگیرد. گزارشی که برادران ما در دولت به من دادند، نشان میدهد که کارهای وسیعی کردهاند؛ منتها این کارها کارهای مقدماتی است؛ کارهائی است در زمینهی بخشنامهها و دستورها به دستگاههای مختلف؛ اینها کارهای مقدماتی است؛ اما آنچه که لازم است ادامه پیدا کند، عبارت است از اقدام کردن و عمل کردن و روی زمین، محصول کار را به مردم نشان دادن؛ این آن چیزی است که وظیفهی ما است؛ که من انشاءالله در سخنرانی شرحش را به آحاد ملت عزیزمان عرض خواهم کرد. بنابراین آنچه که من به عنوان شعارِ امسال انتخاب میکنم، عبارت است از «اقتصاد مقاومتی؛ اقدام و عمل». این، راه و جادهی مستقیم و روشنی است به سمت آن چیزی که به آن احتیاج داریم. البته توقع نداریم که این اقدام و عمل، در ظرف یک سال همهی مشکلات را حل کند؛ اما مطمئنیم که اگر چنانچه اقدام و عمل به صورت برنامهریزی شده و درست انجام بگیرد، ما در پایان این سال آثار و نشانههای آن را مشاهده خواهیم کرد. از همهی کسانی که در این راه تلاش کردند و تلاش میکنند، تشکر میکنم.»
پس از این پیام نوروزی، رهبر انقلاب در سخنرانی خود در حرم مطهر امام رضا علیه السلام همزمان با آغاز سال جدید، ۱۰ اقدام عملی در اقتصاد مقاومتی را به دولت جهت اجرا پیشنهاد نمودند.
تشکیل کمیته اقتصاد مقاومتی در مجلس شورای اسلامی
در مجلس دهم، کمیته اقتصاد مقاومتی ذیل کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در مهرماه ۱۳۹۵ شکل گرفت تا قوه مقننه نیز در این زمینه وارد عمل شود. بررسی دقیق و کارشناسی طرح ها، لوایح و موضوعات مرتبط با اقتصاد مقاومتی و ارائه نظرات مرتبط به کمیسیون اقتصادی، از جمله اهداف این کمیته بوده است.در حال حاضر این کمیته به صورت مستمر با حضور نمایندگان مرتبط و مسئولین و کارشناسان تشکیل جلسه می دهد و مباحث مرتبط با اقتصاد مقاومتی طی آن طرح و پیگیری می شود.پیگیری پیمان های پولی دوجانبه و تجارت دوجانبه، تامین مالی قراردادهای کلان نفتی از طریق بورس و با سرمایه های داخلی، تولید غذا بدون آب، بهبود حمایت های کارآمد از بخش کشاورزی از جمله خرید تضمینی، کمک به بهبود عملکرد ستاد فرماندهی اقتصاد مقاومتی، شفافیت در نظام بانکی و استقلال بانک مرکزی از شبکه بانکی، اصلاح نحوه تعرفه گذاری انرژی، حمایت از لوکوموتیوهای اقتصادی و بهبود فضای کسب و کار، بهبود وضعیت مسکن در کشور و اصلاح و بازطراحی پروژه های عمرانی و تامین مالی آنها بدون بودجه دولت از مباحث مهمی است که در کمیته اقتصاد مقاومتی در دستور پیگیری قرار دارد.
نامگذاری سال ۱۳۹۶ به نام «اقتصاد مقاومتی، تولید – اشتغال»
رهبر انقلاب در ادامه فعالیت های صورت گرفته در راستای اقتصاد مقاومتی، سال ۱۳۹۶ را به نام «اقتصاد مقاومتی، تولید – اشتغال» نامگذاری و از دستگاه ها و مسئولان خواستند نتایج فعالیت در این حوزه را در پایان سال به مردم اطلاع دهند.ایشان در بخشی از پیام نوروزی خود در این زمینه فرمودند:
«من در سال «اقدام وعمل» -که سال ۹۵ بود- از مسئولین محترم خواستم که ستادی برای اقدام و عمل تشکیل بدهند و تشکیل دادند؛ کارهای خوبی هم خوشبختانه انجام گرفت که گزارش آن را به ما دادند؛ لکن آنچه انجام گرفته است، با آنچه مورد انتظار مردم و مورد انتظار ما است، فاصلهی زیادی دارد … اقتصاد مقاومتی یک مجموعه است؛ این مجموعه اگر فقط در زیر نام اقتصاد مقاومتی مورد توجّه قرار بگیرد، ممکن است چندان منشأ اثر نباشد؛ من علاج را در این میبینم که این مجموعه را به نقاط مهم تقسیم کنیم و برای هر نقطهی کلیدی و مهمّی یک فصلی از زمان را قرار بدهیم، و از مسئولین و افراد شاخص و از آحاد مردم بخواهیم که همهی همّت خود را بر روی آن نقاط کلیدی متمرکز کنند؛ به نظر من علاج در این است که این نقطهی کلیدی را امسال درست شناسایی کنیم. به اعتقاد من این نقطهی کلیدی عبارت است از تولید، تولید داخلی؛ و اشتغال و عمدتاً اشتغال جوانان؛ اینها آن نقاط کلیدی اصلی است. اگر ما توانستیم روی این دو نقطه متمرکز بشویم و کارها را بر این اساس برنامهریزی و دستهبندی بکنیم، تصوّر این است که کار بهمیزان زیادی جلو خواهد رفت و موفّقیّت های چشمگیر و محسوسی پیش خواهد آمد. من در سخنرانی انشاءالله خصوصیّاتی را که بر این دو نقطهی کلیدی و اساسی مترتّب است توضیح خواهم داد؛ لذا من شعار امسال را «اقتصاد مقاومتی: تولید – اشتغال» قرار می دهم؛ یعنی اقتصاد مقاومتی عنوان کلّی است، بعد تولید و اشتغال؛ این مجموع نقاطی است که بایستی همه بر روی آن متمرکز بشوند. مطالبهی من و مطالبهی مردم از مسئولین عزیز و محترم این است که بر روی این دو نقطه متمرکز بشوند و کارها را با برنامهریزی انجام بدهند و انشاءالله در پایان سال نتایج آن را بتوانند به مردم گزارش کنند.»